من خونواده شوهرم امدن خواستگاری بابام قبول نمیکرد ۵ بار رفتن اومدن تا راضی شد
اینا خیلی خسیسن من نمیدونستم تو دوران عقد سر هر مناسبتی باعث شدن شوهرم باهام بحث کنم هرچی گفتم گفتن ما رسم نداریم مادرشوهرم یه روز مونده ب ۴ شنبه سوری زنگید ب مامانم گف ما رسم نداریم واسه تازه عروس عیدی ببریم هیییییچ کاری واسم نکردن واسم طلا نگرفتم حتی سرویس طلامم نگرفتم ارزو بدل موندم خرید عروسی کنم یه عروسی گرفتن اونم شوهرم با قرضه و.... گرف اونم با دعوا حتی پدرشوهرم نمیخاست تی وی که قول داده بودو بخره یادم نمیره چقد اذیتم کردن