به بهانه اول مهر و مصادف شدن آن با محرم الحرام
اول مهر در ایران همیشه همراه با طنین زیبای زنگ مدارس وآغاز سال تحصیلی است و دانش آموزان با جوش و خروش با شادی و شور به مدرسه ها می روند و زندگی و حیات تازه ای به شهر ها و محله ها می دهند هیاهوی مدارس ابتدایی و راهنمایی و رفت وآمد دانشگاهیان و حوزویان همگی جلوه ای زیبا از تجلی خورشید علم در بستر جامعه است با تمام فراز و نشیب و افت و خیز های آن ....
من هم به مانند همه مردم دراین خروش سهمی داشتم ولمعات ان به من هم رسیده بود راهی کردن دوپسرم به دبستان در امروز صبح طراوتی خاص به ما هم داده بود اما تیتری خاص در روزنامه اطلاعات من را به غمی عمیق مبتلا کرد در جاهایی از مملک ما ایران عده ای از دانش آموزان به خاطر عدم تامین روپوش مدرسه ترک تحصیل کردند و یا درمنطقه حمیدیه سیل زده قریب به 300 دانش آموز به خاطر مخارج بالای تحصیل ترک تحصیل کردند..افسوس وصد افسوس... افسوس که روپوش مدرسه ای که قرار بود شکل و فرم همه بچه ها را برای عدم تظاهر به یکدیگر و هم شکل شدن همه باشد به دست یک سری سودجویان افتاده و با تغییر های متفاوت درآن در هر سال به عناوین مختلف که مبادا سال دیگه نکند کسی از آن استفاده کند زمینه ترک تحصیل فرزندانی را از این مرز و بوم فراهم نموده...چه می خواستیم وچه شد....
سنگینی این مساله بر روحم سنگینی می کرد که چشمم به سیاهی های مدرسه در سوگواری اباعبدالله الحسین افتاد دیدم بله باید مدارس هنوز سیاه پوش باشند باید هنوز ما سیاه به تن کنیم باید خیابان ها سیاه پوش باشد باید بر سر وسینه بزنیم چرا که حضرت امام حسین مولای ما برای رفع همین تبعیض ها برای رفع فاصله طبقاتی برای جلوگیری از ظلم به قشر ستم دیده برای احقاق حق و ابطال باطل برای جلوگیری از رانخواری ها و ویژه خواریها برای دفاع از حیف و میل شدن بیت المال درجامعه برای جلو گیری از تجمل گرایی ها قیام کرد و در این راه کشته شد وهنوز همان تبعیض ها و جود دارد هنوز همان مصیبت ها که سید الشهدا در راه ان کشته شد هنوز پا برجاست...
پس بجاست که به عزای حضرت سیاه بپوشیم و بر سینه وسر زنیم که هنوز هدف سید الشهدا به سرانجام نرسیده سیاه به پوشیم وعزادار باشیم که هنوز طبقه حاکم ظلم می کند هنوز مال مردم را می خورند وآن را حق خود می دانند .. باید سیاه پوش باشیم بر مصیبت جامعه ...باید گریان باشین به فاصله طبقاتی... باید خون گریه کنیم از پای مال شدن خون حضرت حسین و یارانش در کربلا ...
باید بر مظلومیت وی گریست البته نه گریستن عمر سعد یا مروان حکم بر امام حسین که هم خون سید الشهدا را ریختند و هر بر او گریه کردند، کسانی که خود عامل عدم تحقق هدف سید الشهدا هستند دستشان تا مفرق به خون حضرت آلوده است ولی بر مصیبت ان حضرت می گریند .....
از خود نمی پرسند که چرا حسین ،علی اکبرش به این گونه به قربانگاه فرستاد، چرا ابا الفضل عباس برادرش چنین به شهادت رسید؟ مگر حسین چه می خواست؟ که علی اصغرش را چنین به مسلخ اورد...
بر مصیبت حضرت می گریند و با اعمالشان سیلی به صورت حضرت می زنند...
افسوس ، افسوس ...که نمی فهمند..و می خواند که کسی نفهمد...
ومتاسفانه با این گریه خود گریه سایرین را هم سخره می گیرند....
ای حسین !ای منادی عدالت و برابری و برادری! ای منادی رفع تبعیض ها !ای وارث آدم !ای مظلوم عالم !که تمام هستیت را برای تحقق عدالت و شریعت بخشیدی ولی هنوز..... نه از عدالتی و نه شریعتی ....خبری نیست که نیست....ما سیاه پوش تو هستیم تا وقتی که این تبعیض ها در جامعه وجود دارد و بر مظلومیت تو که مظلومیت عدالت است می گرییم... با پای پیاده به سویت می آییم ...تا اعلام کنیم که حسین و آرمانش در دنیا تنها نیست... و تا نا عدالتی در جامعه است جامعه سوگوار حسین است...و بیرق عزای حسینی برافراشته است....زنده نگه داشتن نام حسین علیه السلام ،زنده نگه داشتن عدالت خواهی در جهان است ...وتا عدالتی در جهان تحقق نپذیرد جهان سیاه پوش حسین است....جهان سیاه پوش فاصله طبقاتی است... جهان سوگوار دانش آموزانی است که به مدرسه نتوانستند بروند... جهان سوگوار فقرایی است که از سطل های زباله ارتزاق می کنند جهان سوگوار حسین است که برای درست شدن این اوضاع قیام کرد ..و درست نشد که نشد....تا سرانجام این شور حسینی منجر بدان شود که کسانی که مورد ظلم قرار گرفتند بر جهان حاکم شوند ... و آرمان عدالت خواهی بر قرار شود که این وعده خدا به ستمدیدگان هست ...وندای حسین است که در برابر ظلم خاموش ننشینند......