سلام به همه دوستان. عزیزای دل من 6 تا خواهر شوهر دارم. الان ده ساله ازدواج کردم. شاید باورتون نشه تو این ده سال یکبار هم من و شوهرمو دعوت نکردن برای شام. شاید میانگین تو این ده سال دوبار خونه هرکدوم اونم مناسبتی رفتم. ولی اونا اوایل ازدواج که هفته ای چند روز خونه من خودشون رو دعوت میکردن اصلا هم مهم نبود من آمادگی برای مهمون دارم یا نه. مریضم یا نه میخوای برم بیرون یا نه. خلاصه چند سالی اینمدلی گذشت اومدن اومدن اومدن یکبار هم به روی مبارک نیاوردن که خب اینهمه خوردیم یه بارم اینو بگیم. دو همی میگرفتن ولی به من نمیگفتن ولی وقتی میومدن خونه ما همه به هم دیگه خبر میدادن. مثلا منه بدبخت برای پنج نفر تدارک میدیدم اونم پنج نفری که یهویی و بدون دعوت اومدن ولی یه دفعه بقیه سرشام یا نهار میومدن تعداد به 15 و گاهی 20 نفر میرسید. تا اینکه بعد از چند سالی خسته شدم و شروع کردم به پیچوندن. شوهرم هم از دست خانوادش کفری بود. کلا رفت و آمد رو قطع کرد و عیدا هم نرفت دیگه. ولی اینا هنوز هرچند ماه یکبار لشکری بدون دعوت حمله میکنن با اینکه از شوهر من بزرگترن. نمیدونم اینا خودشون رو آدم حساب نمیکنن و شخصیت ندارن یا مارو حساب نمیکنن. آخه این چه خانواده شوهر یه که من دارم