2777
2789

سلام به همه دوستان. عزیزای دل من 6 تا خواهر شوهر دارم. الان ده ساله ازدواج کردم. شاید باورتون نشه تو این ده سال یکبار هم من و شوهرمو دعوت نکردن برای شام. شاید میانگین تو این ده سال دوبار خونه هرکدوم اونم مناسبتی رفتم. ولی اونا اوایل ازدواج که هفته ای چند روز خونه من خودشون رو دعوت میکردن اصلا هم مهم نبود من آمادگی برای مهمون دارم یا نه. مریضم یا نه میخوای برم بیرون یا نه. خلاصه چند سالی اینمدلی گذشت اومدن اومدن اومدن یکبار هم به روی مبارک نیاوردن که خب اینهمه خوردیم یه بارم اینو بگیم. دو همی میگرفتن ولی به من نمیگفتن ولی وقتی میومدن خونه ما همه به هم دیگه خبر میدادن. مثلا منه بدبخت برای پنج نفر تدارک میدیدم اونم پنج نفری که یهویی و بدون دعوت اومدن ولی یه دفعه بقیه سرشام یا نهار میومدن تعداد به 15 و گاهی 20 نفر می‌رسید. تا اینکه بعد از چند سالی خسته شدم و شروع کردم به پیچوندن. شوهرم هم از دست خانوادش کفری بود. کلا رفت و آمد رو قطع کرد و عیدا هم نرفت دیگه. ولی اینا هنوز هرچند ماه یکبار لشکری بدون دعوت حمله میکنن با اینکه از شوهر من بزرگترن. نمیدونم اینا خودشون رو آدم حساب نمیکنن و شخصیت ندارن یا مارو حساب نمیکنن. آخه این چه خانواده شوهر یه که من دارم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

شب بخیر خوشگلا

_thv_ | 27 ثانیه پیش
2791
2779
2792