حرفی ندارم برای گفتن😕
منم از وقتی که دارم جدا میشم زندگیم خیلی یکنواخت شده و متاسفانه روحم
به چی بخندیم؟؟؟ من که چند وقته دلم برای یه خنده از ته دل تنگ شده
منم شوهرم خیلی روم حساسه حتی نمیزاره سوپر مارکتم برم همیشه تو خونم صبح تا شب کارم شده کارتن نگا کردن فیلم تماشا کردن هر بیست دقیقه یبارم زنگ میزنه عشقم حالت خوبه حوصلت ک سر نرفته 😐😔
اره دیگه... تا جایی نریم و کسی نیاد عشقیم. گلیم. نفسیم.. خدا نکنه یه جایی دعوتم کنن.. یا یکی بخواد بیاد.. فحش عالم رو باید بشنویم
خب عزیزم اگر شوهرت را دوست داری و نمیتونی این اخلاقش را عوض کنی باید بسازی
ولی قرار نیست افسردگی بگیری تو خونه کتاب رمان و مجله بخون کارای هنری مثل شمع سازی و مجسمه سازی انجام بده
کیک و شیرینی بپز و خیاطی کن و از روی سی دی ها ورزش کن
با توجه به اینکه نمیتونی این کلاس ها را بیرون بری از اینترنت نگاه کن و انجام بده
رمان هم دوست نداره بخونم اگه ببینه بدبختم.. قبلا یواشکی توی گوشیم رمان میریختم نگاه میکردم.. دوتا بچه آوردم گفتم بهم اطمینان پیدا میکنه ولی
از بچه هام رحمم میاد وگرنه بابام حق طلاق رو ازش گرفته.. خیلی سختی کشیدم. سیزده سالم بود ازواج کردم.. پوستم رو کنده تا الان... انقدر من پوست کلفتم.. دیگه حالم از خودمم بهم خورده
از وقتی بابام حق طلاق رو ازش گرفت که بدتر هم شد.. .کینه شتری بسته با خانوادم.. چشم نداره ببینه پدر و مادرم رو
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
