سلام.بچه ها من21 سالمه و شوهرم30 سالشه.ی پسر دوساله هم دارم.شوهرم از همون اول خسیس و خشک بود.کاملا بی احساس.فقط ب فکر خودشه.تا قبل اینکه بچه دار شیم کمی بهتر بود یا اینکه من خنگ بودم و نمیفهمیدم.من بخاطر بیکاریش چون شغلش آزاده خیلی از طلاهامو فروختم.کم نذاشتم براش.معذرت میخوام روابط جنیسیمون هم هیچ معاشقه ای ندارع.زود میرع سراصل مطلب.مثلا من لباس جدید بپوشم ب چشمش نمیاد.اینم بگم اهل خیانت و اینا نیس.یعنی اصلا زن نمیفهمه چیه بس ک سنگه.بعد بچه تموم محبتش تو بچه اش خلاصه میشه جوری ک از لج من علنا میگه کل دنیام بچمه.مثلا من میرم سمتش میگه نیا ب من نزدیک نشو گرممه.ی هفته اس قهر کردم اومدم خونه پدرم اونم همون روز دعوا زنگ زد فوش ناموسی ب بابام داد و دعوا کردن.اصلا ادب نداره.پسرمم نیووردم.زنگ میزنه جواب نمیدم بهش.دوبارم پیام داده بیام دنبالت.فقط همین جمله.خیلی مغروره اصلا احساس پشیمونی نمیکنه.مث کنیزم براش با التماس خوراکی و پول و لباس میخره برام.مثلا مریض میشم براش مهم نیس نمیپرسه چته.تا نگم گریه نکنم ک منو ببر دکتر نمیبره.خانوادمم میگن نرو زندگیتو با این مرد تباه نکن.بابام میگه حمایتت میکنم درستو ادامه بده.درضمن پسرمم نیووردم.ببخشید عزیزای دلم ک طولانی شد.من خیلی بدبختم.پسرمو چیکار کنم؟از طرفی حاضر نیستم با این عوضی زندگی کنم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
ببین اگه واقعا زندگی برات طاقت فرساست جدا شو به هر حال تو جوونی بازم برات فرصت هست به خاطر یه بچه نمیشه بمونی البته باز اون بچه هم گناه داره ولی تو هم نمیتونی به پاش بسوزی نمیدونم واقعا میخوای برو پیش مشاور