2777
2789
عنوان

دلم نمیخواد برم مشهد

178 بازدید | 8 پست

یماه پیش بلیط برا مشهد گرفته بودیم همگی با خالم اینا بریم مشهد خیلیییی ذوق داشتم اولین بارم میخواست باشه ولی خالم یهویی سکته کردو فوت کرد  همیشه اگه ی خواسته ای داشتم امام رضا رو صدا میکردم حاجتمو میخواسم ولی الان دیگه نه دلم میخواد حرمش برم اسم امام رضارم نمیتونم بیارم نمیدونم چرا اینجوری شدم حسه خیلی بدیه نمیدونم چیکار کنم 

میشه بعده اینکه لایکم کردی یه صلوات واسه حاجت دلم بفرسی❤❤

پس صد در صد وظیفه داری نایب زیاره ی خاله ت باشی ..

بری برا شادی روحش دعا کنی حتما خیلی خوووووشحال میشه 

روحشون شاد ...

درضمن اولین بارته امام مهربانمون توجه ویژه دارن بهتون ...

التماس دعا ...

لایک نفرمایید دوستان به غیر از استارتر عزیز و کاربر محترمی که ریپلای کردم لااقل بفهمم پستم رو خوانده اید  عزیزان .زندگیِ فعلیِ من و شما در برابر زندگیِ بَعدی،بسیار کوتاه،بسیار فرعی وبسیار ریز و گذراست.همچون جرقه ای است که از آتش اجاقی بپرد و گم شود.برای آنکه در زندگیِ بَعدی تا ابد و برای همیشه در آسایش و شادی باشیم ، کافیست همین یک لحظه ی گذرای عمر این جرقه را خوب بمانیم...

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

پس صد در صد وظیفه داری نایب زیاره ی خاله ت باشی .. بری برا شادی روحش دعا کنی حتما خیلی خوووووشحال م ...

ممنون❤❤

میشه بعده اینکه لایکم کردی یه صلوات واسه حاجت دلم بفرسی❤❤
اخه تو ذهنت باید یک چیزی باشه...  من مشهدی هستم اگه بلیطت هنوز هست به نظر من حتما حتما بیا مط ...

نه بلیطارو بردم پس دادم 

میشه بعده اینکه لایکم کردی یه صلوات واسه حاجت دلم بفرسی❤❤
نمیدونم نمیتونم دیه اسم امام رضارو بیارم دلم نمیخواد برم مشهد 

من درکت میکنم 

بابام که بیمارستان بود چله ی زیارت عاشورا برداشته بودم به چند تا رسید خوندم بابام فوت کرد ...من تا چند سال نمیتونستم زیارت عاشورا بخونم ...الانم سالی دوسه بار میخونم ...

خیلی روحیه م خراب شد....

ولی برو زیارت یه چی دیگه س ...خیلی خاله ت خوشحال میشه بری دست بکشی به ضریح امام نایب خاله ت باشی 

لایک نفرمایید دوستان به غیر از استارتر عزیز و کاربر محترمی که ریپلای کردم لااقل بفهمم پستم رو خوانده اید  عزیزان .زندگیِ فعلیِ من و شما در برابر زندگیِ بَعدی،بسیار کوتاه،بسیار فرعی وبسیار ریز و گذراست.همچون جرقه ای است که از آتش اجاقی بپرد و گم شود.برای آنکه در زندگیِ بَعدی تا ابد و برای همیشه در آسایش و شادی باشیم ، کافیست همین یک لحظه ی گذرای عمر این جرقه را خوب بمانیم...
من درکت میکنم  بابام که بیمارستان بود چله ی زیارت عاشورا برداشته بودم به چند تا رسید خوندم باب ...

خدا رحمتشون کنه،،،،،ممنون

میشه بعده اینکه لایکم کردی یه صلوات واسه حاجت دلم بفرسی❤❤
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792