2777
2789

یه پسر 4سال و 3ماهه و یه پسر 1سال و 4 ماهه دارم.پسر بزرگم دیوونم کرده.پسر ساکت و آرومیه فقط اینقد کوچیکه رو میزنه ک حد نداره تا هر چی دست میگیره سریع میره ازش میگیره میزنتش کوچیکه هم سریع گریه و میچسبه ب من دیگه نمیدونم چ کنم.هر چی باهاش حرف میزنم که این کوچولوئه نمیدونه نگاه نمیتونه حرف بزنه دست شویی بره.تو عاقلی تو بزرگ شدی حتی براش وسیله میگیرم میگم این داداش کوچولوت برات گرفته اصلا فایده نداره.بچه های شما اینطور نبودن 

امیرحسین پسرنازم همیشه خدا حفظت کنه برام مادر

اکثرا همینطورن.چند سال تحمل کنی بعدش بابت اینکه زود اقدام کردی واسه بچه دوم به خودت افتخار میکنی.چون فاصله سنیشون کمه سختیاشون باهم تموم میشه و بعدا خیلی هوای همو دارن و رابطشون عالی میشه😍

لحظه به لحظه ی زندگی من،با غم رفتن توعه لعنتی سپری شد😔💔#Aخدایا به بزرگیت قسم،لطفا نزار حسرت نوازش دوباره ی موهای عشقم بمونه رو دلم☹❤

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

دوقلوهای من ۵و نیم سالشونه و دختر سومم سه سالش..اصلا نمیزننش تا چیزی میشه میگن عیب نداره اون کوچولوعه😍😍

هر چه اید به سرم  باز بگویم گذرد                                     حیف ازین عمر     که با می گذرد، می‌گذرد    💔💔

خخخخخ اشکال نداره بزرگ میشن تا میتونی دخالت نکن تو‌بحثاشون

کسی چه می داند شاید همین لحظه زنی برای مرد سیاستمدارش می رقصد یا پیانو می نوازد و اواز می خواند و جلوی جنگ جهانی بعدی را می گیرد...کسی چه می داند شاید تنها شرط معشوقه هیتلر به خاک خون کشیدن دنیا بود...کسی سر از کار زن ها در نمی اورد با سکوتشان شعر می خوانند با لبهایشان قطعه نامه صادر می کنند با موهایشان جنگ می طلبند با چشم هایشان صلح....کسی چه می داند شاید اخرین بازمانده ای دنیا زنی باشد که با شیطان تانگو می رقصد....

دخترعموهای من شیره ب شیره هستن از وقتی کدچیکه اومد بزرگه دیگه ن محبت دید ن بچگی کرد واسه همین لجباز شد ناجور و کوچیکه رو میزد تصمیم گرفتیم بیشتر بهش محبت کنیم و دیگه به چشم بزرگتر بهش نگاه نکردیم الان خییییییلی اروم شده و دوتایی خیلی هوای همو دارن 

انقد ب بزرگه نگو بزرگ شدی بزا بچگی کنه تو دعواشاون طرف اونم بگیر بعضی وقتا بنظرم حق داره

سلام خدای مهربون من چقد دلم تنگه برات خدای من وقتایی ک یادم میادچقدر کمکم کردی بغض میکنم خدای مهربونم بااااااازم مثل همیشه کارم گیره اومدم در خونت وایسادم خداجونم درو به روم باز کن ببرم تو خونت یه چایی مهمونم کن بهم لبخند بزن بگو باز چی شده یاد من افتادی باز چی میخوای اومدی سراغم منم سرموبندازم پایین بگم خدایا میدونم بی معرفتم اما اومدم سلامتی همسرم و تو دلیمو ازت بگیرم😔بازم به روم بخندی و بگی برو بنده بی معرفت من خیالت راحت باشه....خدیا عااااااشقتم

اگه همیشه هی بخوای هوای کوچیکه رو داشته باشی بزرگه در اینده متنفر میشه ازش

تا میتونی دخالت نکن و‌از دور‌مدیریت کن

قبل از اینکه دعوام بشه کوچیکه رو‌از محیط دور کن

کسی چه می داند شاید همین لحظه زنی برای مرد سیاستمدارش می رقصد یا پیانو می نوازد و اواز می خواند و جلوی جنگ جهانی بعدی را می گیرد...کسی چه می داند شاید تنها شرط معشوقه هیتلر به خاک خون کشیدن دنیا بود...کسی سر از کار زن ها در نمی اورد با سکوتشان شعر می خوانند با لبهایشان قطعه نامه صادر می کنند با موهایشان جنگ می طلبند با چشم هایشان صلح....کسی چه می داند شاید اخرین بازمانده ای دنیا زنی باشد که با شیطان تانگو می رقصد....
اکثرا همینطورن.چند سال تحمل کنی بعدش بابت اینکه زود اقدام کردی واسه بچه دوم به خودت افتخار میکنی.چون ...

وای تورو خدا راست میگین یا دلداریم میدین.دیگه روانی شدم هیچ جا نمیتونم برم از دستشون از بس هی میگیم وای زدش وای بگیرش بدویین.شما داشتین؟

امیرحسین پسرنازم همیشه خدا حفظت کنه برام مادر
من دارم البته خیلی کوچیکن اولی 22ماهه دومی 2ماهه

ای وای خدا کمکت کنه.من دخترم 1ونیم سالشه.نمیدونم کی دومی اقدام جدی کنم.وگرنه پی مدتی جلوگیری ندارم ولی ترسم دارم ک نتونم کنار بیام ودخترم عصبیم کنه 

چقدر سخته، ماهم همسایمون بچهاش اینطورن، 4ساله و5سالن دختره کوچیکه کنار میاد، پسره هم اروم و مهربونه ولی به اون که میرسه اذیتش میکنه. 

شما انقدر طرف کوچیکرو نگیر اون بدتر میکنه، تا یچیزی میخواد بگیر از دستش بهش بده قبل از اینکه درگیر بشن، بزار حسودی نکنه که تو هوای اونو داری همش

بزار از الان که کوچیکه نمیفهمه دلش باهاش صاف بشه، بزرگ بشه سخختر میتونی اون راضی کنی

شهادتت مبارک سردار
دخترعموهای من شیره ب شیره هستن از وقتی کدچیکه اومد بزرگه دیگه ن محبت دید ن بچگی کرد واسه همین لجباز ...

دقیقا

اون داشته بچگی و پادشاهیشو‌میکرده یکی اومده تو قلمروش

کسی چه می داند شاید همین لحظه زنی برای مرد سیاستمدارش می رقصد یا پیانو می نوازد و اواز می خواند و جلوی جنگ جهانی بعدی را می گیرد...کسی چه می داند شاید تنها شرط معشوقه هیتلر به خاک خون کشیدن دنیا بود...کسی سر از کار زن ها در نمی اورد با سکوتشان شعر می خوانند با لبهایشان قطعه نامه صادر می کنند با موهایشان جنگ می طلبند با چشم هایشان صلح....کسی چه می داند شاید اخرین بازمانده ای دنیا زنی باشد که با شیطان تانگو می رقصد....
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز