من دارم جدا میشم یعنی چاره ای جز این نمونده بود برام شوهرم چند وقت یکبار منو در خونه بابام پیادم میکنه میگه برو خونه بابات هر دفعم خودم با سر شکستگی برگشتم ولی این دفعه رفتم مهرمو اجرا گذاشتم .اخه بحث یه سال دوسال زندگی نیست ده سال زندگی با دو تا دختر کوچیکه ..دیگه نتونستم این همه تحقیرو تحمل کنم .ولی نمیدونم چرا عذاب وجدان دارم هر زنو شوهری میبینم حسودیم میشه جلو فامیلم خجالت میکشم ....میخواستم بپرسم طلاق سخته خیلی ؟ من که هنوز جدا نشده دارم میمیرم از اضطراب
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
من بچه ندارم و دوره زندگیم کوتاه بوده... فعلا در کنار خانوادم ولی دوس دارم مستقل باشم... الان دنبال کارم و ادامه تحصیل و استقلال... حرف همیشه هست در هر موقعیتی.. فقط توصیه میکنم قبل از هرچیز روحیتو حفظ کن بچها خیلی حساسن اونا نباید احساس نا امنی و ترس کنن.. شرایطت چجوریه؟ /شغل؟! پس انداز؟ /خونه؟! حمایت خانواده؟!
من تا دوباره ازدواج نکردم تو فامیل نیومدم. آخه برام زور داشت از اون ها حتی با وجود طلاق خوشبخت تر بودم اما جلوم تو قیافه و فیلم خوشبختی بودن. بعد ازدواج مجدد اومدم تو فامیل
من بچه ندارم و دوره زندگیم کوتاه بوده... فعلا در کنار خانوادم ولی دوس دارم مستقل باشم... الان دنبال ...
من حمایت خانوادمو دارم .یعنی وجهه ی خوبی تو کل خانوادم دارمو همه بهم گفتن باید ده سال پیش این کارو میکردی .تحصیلاتم دارم ول شعل نه چون نزاشت برم سر کار همش محدودم میکرد .به زور یه گواهینامه رفتم گرفتم .مث یه برده بام رفتار میکنه .برا خرید یه لباس باید یه ماه گریه کنم .با این که وضع مالیش عالیه ولی فوق العاده خسیس .روزی هزار تومنم هم نمیده
من تو عقد جدا شدم، اولش خودت از نظر روحي به هم ميريزي، توي جامعه به خاطر نگاه ابزاري مرداي كثيف ضربه ميخوري، از فاميل حرف و حديث ميشنوي، ولي بدون اين خودتي كه با بي اهميتي و مقابله با تمام اين مسائل بايد براشون جا بندازي كه به اونا ربطي نداره توي مسائل خصوصيت دخالت كنن، مثلا ي بار يكي اومد گفت چرا جدا شدي بيا درد دل كن خالي بشي، منم خيلي جدي گفتم اون موقع كه مشكل داشتم كتك ميخوردم كدوم گوري بودي اومدي ي راهنمايي بدي كه حالا اومدي فضولي، همين شد و همين كه كسي اجازه دخالت نداد و حرف و حديثا كمرنگ شد، جلوي همه حتي توي اوج ناراحتي خودمو شاد و محكم نشون دادم، الان همه ميگن چه خوب شد جدا شد انقدر حالش خوبه معلومه بهترين تصميمو گرفته، يا به قول اونايي كه ميگن سر كار مشكل داشتن، انقدر با مرداي كثيف اطرافم محكم برخورد كردم و با كوچكترين پا درازي تو دهني زدم بهشون الان كسي جرات نداره حتي كوچكترين شوخي با من بكنه، هر كسي به اندازه خودش وارد حريم من ميشه، از همين الان كه داري وارد اين قضيه ميشي تا اخر عمرت و حتي ازدواجم بكني، اين خودتي كه اجازه ميدي كسي از اين موضوع سو استفاده كنه و به عنوان نقطه ضعف ازش استفاده كنه، يا اصلا براش مهم نباشه و به خودش اجازه نده حتي به روت بياره چنين موضوعي توي زندگيت اتفاق افتاده. راحت بگم محكم باش، خودت باش