بچه ها تازه امروز بعد دوسال فهمیدم خونمون به اسم مادر شوهرمه خط تلفنمونم به نامشه تا الان شوهرم میگفت نصف به نام منه ونصف به نام داداشم چون اون نصف پولو داده همیشه همه چیزو مخفی میکنه دلم خیلی سرد شده یعنی میترسه یک قرون از اموالش یه وقت دست من بیفته که این کارو میکنه لابد ماشینشم به نام اونه احساس میکنم چقدر با شوهرم غریبه ام الانم میخواد با مامان وخواهرش بره کربلا بدون من من کلا تو زندگیش حساب نمیشم هیچ وقت😔😔😔من که هیچ چشمی به اموالش ندارم😔😔😔
میترسه ولش کنی بری مهرتو بزاری اجرا مردا خیلی نامرد شدن
😔😔😔
هععععی 😔😔😔
به نظرتون به روش بیارم که فهمیدم
بیخیال زندگی ماهم همه به اسم پدرشوهرومادرشوهرمه پارسالم باخانوادش رفت کربلا من ده روزتنهابودم امسال من میخوام باخانوادم برم
عزیزم خط تلفن ربطی به کسی که سند به نامشه مستقیم نداره ها،یعنی ممکنه به نام مادرشوهرت گرفته باشن،ملاک نمیشه ها
اون زیارت نیست سیاحته دلش خوش نباشه خیلی دروغ گفته کاربدی کرده الکی گفته
من شوهرم یه بار به شوخی گفت خونه رو به اسم مامانم بزنم تو منو میندازی بیرون .خداشاهده کاری بهش کردم اسم مامانش یادش رفت
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
