دیروز تو خونه با شوهرم حرفم شده بود...رفتم تا میتونسم راه رفتم..که مثلا یکم فکر کنم...بعد دیگه نا نداشتم یکم نشستم تو پارک...چقدر مزاحمم شدن...این چه جامعه ایه که ما داریم...یه زن نمیتونه ۱ ساعت تنهایی تو پارک بشینه....تو اون مدته کوتاه ۵ بار مزاحمت داشتم...داریم به کدومسمت میریم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
مرده بچه پسرشا آورده بود گذاشته بود رو تاب داشت هلش میداد از اون ورم هی به من اشاره میکرد..خدایی شرم نمیکنن..تو بچه داری....کثافته عوضی....اصلا نمی تونم این رفتارا رو هضم کنم...این بیمارای جنسی چی میشه که اینجور میشن