2777
2789

شوهرم با خانوده خودش خیلی رودربایستی داره و هرکاری بگن براشون انجام میده. هرروز روزی چندبار میره پیششون تو یه ساختمونیم . با اینکه من ساعت 2ونیم میام خونه تنهام میذاره براش مهم نیست منو ندیده باشه بعدشم که ساعت 4 و نیم من میرم باشگاه تا 7نیستم شبم که معمولا یا میریم پایین یا تو خیابونا حالا بااینکه تا خونه مادر من 5 دقیقه هم راه نیست 10 روزی یبار بزور میاد یساعت میشینه همشم سرش تو گوشیشه ا میخوابه. دیشبم شام خونه مامانم دعوت بودیم بعد 15 روز داشتم میرفتیم اونجا ظهرش ناهار خونه مادرشوهرم بودیم گفت عصر بیا منو ببر بیرون خرید گفتم مادر شما که هیچوقت زودتر از 8 نمیرین بازار تا برگردین هم خیلی طول میکشه مادر من اینام برعکس شما شبا زود میخوابن ساعت10 دیگه خوابن امشب ما اونجا دعوتیم میخواهیم زود بریم محفل کنیم شما بذارین فردا میبریمتون بازار / آخرش با هزارتا سیاست بالاخره مارو کشوند بازار ساعت هشت شده بود مامانمم هی زنگ میزد کجایین چرا نمیایین من اعصابم خرد شد گفتم دیگه نمیخواهیم بریم خونه مادرم دیروقت شده مثل غریبه ها بریم موقع شام خوردن غذابخوریم دوباره بلند بشیم بیاییم( تازه هنوز شوهرم میخواست منو برسونه خونه مامانم بعد خودش برگرده مامانشو خواهرشوبرسونه خونه بعد بره موبایل فروشی اونجوری تا ساعت نه و نیم شبم نمیومد اونجا) منم گفتم مردم میان هفته به هفته خونه مادراشون میمونن( چون خواهرشوهربزرگم همیشه خونه مادرشوهرمه شباهم میخوابه اونجا بیچاره شوهرش صافکاری داره شبا خسته و کوفته با لباس چرب و چیلی میاد اونجا تازه هنوز چقدر باهاش دعوا میکنن شاید ماهی یشب بره خونه خودش دوتا دختر لوس داره که خونمو تو شیشه کردن دلم میخواد خود کشی کنم) اونوقت من بعد 15 روز حق نداشتم دو ساعت برم راحت خونه مادرم بشینم اونم یه تازه عروس. اونوقت شوهرم به من میگه چی اینقدر گ.... میخوری بخدا یجوری میزنمت که بیمارستانی بشی. منم فقط اشک ریختم بعدم هرچی بهش گفتم من نمیخوام با صورت پر اشک برم خونه مادرم جوش کنهو حرص بخوره ولی اخر بردتم. اخرشم مادرم دیدتم و کلی ناراحت شد بماند که رفتم تو دسشویی نیم ساعت گریه کردم و بعد صورتمو با صابون شستم که بابام گفت چرا چشمات قرمن بگم حواسم نبود به صابون حساسیت دارم دوباره شستم صورتم پف کرد. اگه پدر و مادرم غصه زندگی خواهرمو نداشتن طلاق میگرفتم ولی میترسم دق کنن. تازه 7 ماهه عروسی گرفتم. چقدر من بدبختم

من لاغر میشوم.. میتوانم ... میتوانم...میتوانم .... وزن اولیه101 کیلو  من باید بشم 65 کیلو... من لاغرم از امروز که 27 فروردین 1402 هست قسم میخورم که بزودی به وزن ایده الم میرسم و به خودم و اراده ام افتخار میکنم

عشقم سره این چیزا طلاق نگیر 

من یک زنم💪👧👩💎که میزنم به سیم اخر و میگم .منو ببین یه آدمم که از توئه پوسته تنم👌ندا منم،هوا منم صدای نسل ما منم.اگرچه بستی بالمو ...رها تر از رها منم😊😍اگرچه جنسه شیشَم.قوی تر از همیشه ام💪.نبین نحیفه ساقه هام .درخته کهنه ریشه ام🌳همیشه بوده باورم .که با تو من برابرم👌اگه قویه بازوهات.ب جاش منم یه مادرم💪(آهنگ زن از رانا منصور)

نمیشه شما   در طول هفته ،برید ب خانواده تون سر بزنید ؟ 

یه وقتایی هم ک  قراره شام برید ، با همسرتون هماهنگ کنید ک ب کسی وعده ندن  تا بدقول نشید ؟ 

ماه هاست دنیا دارد ضدعفونی می شود                                                       گویی مهمان ویژه ای  در راه است ....

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

عشقم سره این چیزا طلاق نگیر 


عزیزم فقط این چیزا نیست تایپای قبلیمم یه نگاهی بنداز ببین چه زندگی افتضاحی دارم

من لاغر میشوم.. میتوانم ... میتوانم...میتوانم .... وزن اولیه101 کیلو  من باید بشم 65 کیلو... من لاغرم از امروز که 27 فروردین 1402 هست قسم میخورم که بزودی به وزن ایده الم میرسم و به خودم و اراده ام افتخار میکنم

عزیزم خودت برو خونه ی مادرت بهش سر بزن.شوهرتم نیاد به جهنم.هر روز بهشون سر بزن.اونا بیان خونت.اگه میشه یه مدت کار نکن.برای کی کار می کنی؟؟؟؟کسی قدر می دونه؟؟؟؟بذار کار کنه بیاره تا آدم شه.

نمیشه شما   در طول هفته ،برید ب خانواده تون سر بزنید ؟  یه وقتایی هم ک  قراره شام بر ...


باهاش از روز قبل هماهنگ کرده بودم ولی حرف خانوادش که باشه اگه من اونسر دنیا باشم اگه تو بیمارستانم باشم باید برگرده کار اونارو راه بندازه

من لاغر میشوم.. میتوانم ... میتوانم...میتوانم .... وزن اولیه101 کیلو  من باید بشم 65 کیلو... من لاغرم از امروز که 27 فروردین 1402 هست قسم میخورم که بزودی به وزن ایده الم میرسم و به خودم و اراده ام افتخار میکنم
چرا از اول شریک شدی

شریک خونه؟

من لاغر میشوم.. میتوانم ... میتوانم...میتوانم .... وزن اولیه101 کیلو  من باید بشم 65 کیلو... من لاغرم از امروز که 27 فروردین 1402 هست قسم میخورم که بزودی به وزن ایده الم میرسم و به خودم و اراده ام افتخار میکنم

عزیزم شماهم خونه مادرش نرو. بعد وقتی خونه مادرت ۵ دقیقه با خونه ات فاصله داره چرا منتظر نشستی شوهرت ببرتت؟ به احترام دعوت پدر و مادرت وقتی مادرشوهرت گفت منو ببرید بازار میگفتی مامان ما شب دعوتیم فلانی (شوهرت) شمارو میبره. بعد خودت زودتر میرفتی خونه مادرت پیششون تا همسرت هم بیاد. اگه دیر میومد شب برگشتنی میگفتی حواست باشه چیزی که عوض داره گله نداره. وقتی به زور هم خونه خانواده من نمیای پس دیگه توقع از من نداشته باش. هروقت فهمیدی خانواده منم برام عزیزن و باید احترام بذاری منم مثل سابق میشم

باغ وحش ؛ تنها زندانی که زندانی هاش بیگناه ترین هستن 💔

وای😢😢😢😢منم اوایل ازدواجم ملدر شوهرم از این ادا ها درمیاورد و شوهرمم پشتش بود. یعنی تا میفهمید ما یه جایی دعوتیم تا دقیقه ی اخر شوهرمو مشعول خودش میکرد که منو ببر فلان جا و بیار و بذار و اعصاب خردی داشتیم.

اخرشم رفتم و بهشون گفتم پاتونو از زندگی من بکشید بیرون و راحتمون بذارید چون واقعا تحملم سر اونده بود از دخالت ها و دو به هم زنی هاشون.

❤❤❤خدا جونم میشه منو به اون چیزی که ته قلبمه برسونی؟❤❤❤
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792