یه پسری هست تو جمع های خانوادگی و دوستانه میبینمش
اکثرا وقتی میریم پیک نیک و کوه و دشت
قبلا ها یه توجه های خاصی بهم داشت
مثلا اگه میدید دنبال وسیله ای ، چیزی میگردم ،سریع می گشت و می ذاشت تو دستم
یا گاهی یه شکلات بهم میداد
یا میوه ای که سهمش بود رو نصف میکرد بهم میداد
یا اگه متوجه میشد سردرد دارم حتما برام مسکن تهیه میکرد
من فکر میکردم ممکنه ازم خوشش بیاد
اینم بگم که ما تو موقعیتی هستیم که هرگز ، هرگز نمیتونیم با هم باشیم
چند شب پیش بعد چند ماه دیدمش
اما هرچی دقت کردم تو نگاه و رفتارش هیچ چیز خاصی ندیدم ، خیلی کم نگاهم میکرد
خیلی نا امید شدم
دیشب هم دیدمش ،رفته بودیم در خونشون ،کار کوچیکی داشتیم
برخلاف همیشه که دستش رو برای دست دادن با من دراز میکرد اینبار این کار رو نکرد
موقع خداحافظی هم همینطور
منم تصمیم گرفتم اینبار من پیش قدم بشم
و برای اولین بار اول من دستم رو برای دست دادن دراز کردم
برای یه ثانیه یا کمتر مکث کرد و دستم رو محکم فشرد برخلاف همیشه که فقط انگشتهام رو میگرفت، اینبار کامل دستم رو تو دستش گرفت و برخلاف همیشه محکم فشرد
اولین بار بود
نظرتون چیه؟