من یه دختر دارم و شوهرمم زحمتکشه .ولی زود عصبانی میشه و بددهنی هم میکنه البته موقع عصبانیت . منم اصلا سیاست ندارم زود به زود عصبانیش میکنم و جرو بحثمون میشه . به خدا نمی دونم چیکار کنم اصلا به طلاق فکر نمیکنم میدونین من خیلی حساسم شوهرمم خیلی حساسه مثلا امروز رفتیم باغ خودمون و هرچی گفتم خریده بعد گفت زنگ بزنم بابام و مامانمم بیان منم ناراحت شدم ولی بروز ندادم میگه چرا نمیخندی میگم نه چیزی نیست میگه من نمیخام واسم قیافه بگیری بخند منم نخندیدم و دوباره جرو بحث شد. خیلی زیاد دعوامون میشه خسته ام ولی دوستش دارم و نمیخوام از دستش بدم از یه طرفی هم اونم حساسه دوتامون هم زود ناراحت میشیم البته من بیشتر راهنماییم کنین چیکار کنم
عین مایین شما
اوووف همش خانواده شوهر دردسرن غده ی سرطانن والله برای من که اینجوره
بنظرم شما باید یکم بیشتر ازخود گذشتگی کنین
این جریانی ک تعریف کردین یکم خودخواهی توشه
بیین خیلی وقتا سکوت میکنم
ولی موقع جرویحث اون زمانیی ک سکوت کردم نمیبینه همش میگه تو بحث میکنی
از نظر خودم من بحث نمیکنم فقط توضیح زیاد میدم
کلا سعی میکنیم یکیمون کوتاه بیایم کاهی از دسمون درمیره و دعوا میشه
خسته شدم واقعا شوهرم درگیر کاراشه بهم میگه شش ماه منو ب حال خودم بذار هر چرت و پرتی گقتم جواب نده خیلی تحت فشارم ولی من نمیتونم هر حرف چرتی بشنوم و سکوت کنم میترسم عادت کنه و این میشه ی بحث بزرگ
تحملم خیلی کم شده
نه شوهر من بهم میگه دوست دارم خودت کلانتر باشی برای هرچی نظرمو نپرسی خودت تصمیم بگیری
اما در عمل اینجوری نیست خیلی موقع ها همراهیم میکنه خیلی وقتا هم میزنه تو ذوقم یا ازم ایراد میگیره یا مثلا سال ی بار یهو کلا مخش میشه مردسالار و میگه حرف حرف خودشه و اونجاست ک من جوش میارم و دعوا میشه
ما ۶ سال شما چطور؟
همش فک میکنه من بجم و خیلی بزرگتره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
