2777
2789
عنوان

از دوست صمیمی تا رفیق ناباب

1642 بازدید | 31 پست

سال 96 با یه دوست اشنا شدم به  اسم....که به نظر من خیلی شبیه من بود به من میخورد خیلی دوسش داشتم الانا هم دوسش دارم ولی نه تا اونقدر که قبلا داشتم من اون خیلی فکرامون به هم نزدیک بود کم کم دوست صمیمیم شد حرفاش رو بهم میگفت وکلی درد دل میکردیم . من یه دوست دیگه داشتم خیلی بدم میومد ازش اهل دوست پسر بازی واین حرفا بود همش دعا میکردم که دوست صمیمیم اینطوری نشه تا اینکه امسال فهمیدم که دوست صمیمیم داره یه راهایی رو میره که من خوشم نمیاد وکلن بدم میمومد تا فهمیدم خیلییی دختر بدی شده کم کم دارم سعی میکنم ارتباطم رو باهاش کمی کم کنم تا این بد بودنش به من سرایت نکنه ....نظرتون چیه

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بد بودن سرایتی نیست به فهم و شعور خود ادمه من تو مدرسه چند تا دوست ج داشتم ولی میگفتیم می خندیدیم ولی ارتباط بیرون اصلا ،حرف های حاشیه اصلا نداشتیم فقط خنده و شوخی

با کتوژنیک ۱۳ کیلو کم کردم ،شروع چالش با بامداد خمار ۶۲۵۰۰،وزن هدف ۵۸                                         فروش آنلاین اکسسوری دارم @rose_accessori 
خوب کاری می‌کنی، رابطه‌تو محدود کن باهاش


کاراش خیلی بد درحدی که اگه خونوادش بفهمن زندش نمیزارن مادرش یه بار فهمید گوشیشو ازش گرفت زد تو گوشش جلو من بهش گفت دیگه حق نداری با هیچ دوست راه بری فقط الهام مادرش خیلی به من اعتماد داشت.

کار خوبی کردی کاش منم اینکارو میکردم تا بعدش خودم به اون راه های اشتباه و بی راهه نمیرفتم...

دوستون دارم مهربونا لطفا هر کسی تونست واسه بهتر شدن زندگیم یه صلوات بفرسته خیلی ممنون  
من یه سال بیشتر باهاش نیستم بعد میرم یه مدرسه دیگه خودشم میره مشهد.


ولی من با یکی از مهدکودک تا آخر پیش‌دانشگاهی هم‌مدرسه بودم

با دوست دیگه‌م از اول راهنمایی دوست شدم و تا آخر پیش‌دانشگاهی دوست و همکلاس بودیم

تصمیم جدایی خیلی برام سخت بود

....

البته الان جفتشون آمریکان

منم خدا رو شکر دوستای دیگه‌ای پیدا کردم که رفت و آمد خونوادگی هم داریم

منم سال ۹۵ با یه دختر تو کلاس زبان اشنا شدم خیلی به هم شبیه بودیم هی می گفت تو دوست صمیمی 

اومد و کلاس زبان تموم شد تو واتساپ حرف می زدیم گاهی

خودش میگه بریم بیرون بعد خودش کنسل می

کنه 

چند وقت پیش گفت تو هفته اینده بریم بیرون منم گفتم باشه اومد و روزش سد گفت ببخشید فلانی نمی خوام ناراحتت کنم ولی پسر عموم مرده همش باید تعزیه و فلان باشیم نمی تونم بیام سه روز بعد تو اینستاس عکس خودش و دوست پسرشو گذاشت برا تولد پسره رفته بودن بیرون. 

😕😕

دیگه ازش بدم اومد

از اون موقع حرف نزدیم کلن

She is everything I ever wanted.... 
کاراش خیلی بد درحدی که اگه خونوادش بفهمن زندش نمیزارن مادرش یه بار فهمید گوشیشو ازش گرفت زد تو گوشش ...

خوبه که انقدر عاقلی که می‌خوای ازش فاصله بگیری، زیاد دیدن کارای زشت، قُبحشو تو نظر آدم از بین می‌بره

حال من، حال اون آدم زخمیه      که خودش دیده زخمش چقد کاریه، اما جایی نمیره      خوش نشسته بمیره...
چکارکردی مگه...

تحت تاثیر اونا قرار گرفتم بی عقل بودم دیگه بعدشم دوست پسر بازی و فرار از خونه و ....

دوستون دارم مهربونا لطفا هر کسی تونست واسه بهتر شدن زندگیم یه صلوات بفرسته خیلی ممنون  
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز