2777
2789
عنوان

تجربیات من بعدازهشت سال نازایی

1162 بازدید | 42 پست

سلام دوستان من هشت ساله ازدواج کردم وهمش توی اقدام بودم تاپنج سال اول میگفت اضافه وزن داری پلی کیستیکی هرماه داروسونو آمپولوپریود.بعدازپنج سال رفتیم شهردیگه وگفتن اسپرم شوهرم افتضاحه واریکوسل وتحرک صفر چنتادکتراورولوژی رفتیم دوسال درمان وهیییییچ تغیری نکردرفتیم پیش پروفسوری توکرمانشاه سهـماه دارووجلوگیری کمی تغیرکرد بعدازداروهادوباره آزدادتحرک اسپرم صفر صفر صفر .خیلی داغون شدیم شبوروزگریه 😭بعدازون خاهرم واسه معدش سردکترطب اسلامی رفت به منم گفت برویه سربزن ضررنداره منم اصلااعتقادنداشتم گفتم من پیش بهترین متخصصاوفوق تخصصارفتم وهمشون گفتن تنهاراهتون میکروهست هرچی دنبال وام گشتیم نبودناامیدناامیدبودیم تااینکه رفتیم پیش اقای محمدیان بعدازتشخیص مزاجمون گفتن ک من رحمم سرده وحتی کاشت ومیکروهم بکنم نمیگیره برام وبه شوهرمم دارودادن گفتن یماه استفاده کنه اگ تغیرکردپس امیدی هست باااااورتون میشه داروهای من صدهزارداروهای شوهرم صدهزاروخورده ای این دربرابرهزینه هایی که من کرده بودم هیچ بود.شروع کردیم به مصرف داروها بهگعدازیک ماه شوهرم آز دادچه استرسی داشتیم جوابو ک گرفتیم خیلی عجیب بود همه چیزنرمال نرمال بودتحرکش ۲۵درصداقای محمدیان خودشونم تعجب کردن وامروزبعدازسه ماه مصرف داروهامن باردارشدم 

میشه برای سلامتی نینیم صلوات بفرستین🙏🙏🙏🙏هرکی صلوات فرستادلایک کنه منم برای حاجت رواییش صلوات میفرستم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

الحمدلله

خدا حفظش کنه ان شا الله 

زبان هر انسان، آیینه‌ی درون اوست!  آنچه در لابلای حرکات زبان او، به نمایش گذاشته می‌شود؛  میزانِ عقلانیّت، شعور، سلامت و تقوایِ درونی هر انسان است.      استاد_شجاعی

این شماره وایدی اقای محمدیانه ازتلگرام بهش پیام بدین ارسال داروبه سراسرایران دارن وازراه دوردرمانتون میکنن

میشه برای سلامتی نینیم صلوات بفرستین🙏🙏🙏🙏هرکی صلوات فرستادلایک کنه منم برای حاجت رواییش صلوات میفرستم

خداروشکر

😍تیکر تولد یکسالگی 😍زنی را می شناسم من ؛که در یک گوشه ی خانه میان شستن و پختن درون آشپزخانه سرود عشق میخواند نگاهش ساده و تنهاست صدایش خسته و محزون، امیدش در ته فرداست...زنی هم زیر لب گوید؛ گریزانم از این خانه ولی از خود چنین  پرسد: چه کس موهای طفلم را پس از من میزند شانه؟ زنی با تار تنهایی؛  لباس تور میبافد زنی در کنج تاریکی نماز نور میخواند. زنی خو کرده با زنجیر؛ زنی مانوس با زندان تمام سهم او اینست نگاه سرد زندانبان..زنی را می شناسم من؛که میمیرد ز یک تحقیر ولی آواز میخواند که این است بازی تقدیر. زنی با فقر میسازد؛ زنی با اشک میخوابد زنی با حسرت و حیرت گناهش را نمیداند...زنی واریس پایش را؛ زنی درد نهانش را ز مردم میکند مخفی که یک باره نگویندش چه بد بختی ،چه بد بختی...زنی را میشناسم من؛ که شعرش بوی غم دارد ولی میخندد و گوید که دنیا پیچ و خم دارد ... بانوان عزيزی كه هر كدام در پس لبخندشان غمی پنهان دارند !
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792