2777
2789
عنوان

روزی که فهمیدم بچه ام مشکل داره😥

| مشاهده متن کامل بحث + 1479 بازدید | 77 پست
خدا بهت ارامش بده.ان شالله خدا بهت بچهای سالم و زیبا بده. واقعا توی این سونو ها نفهمیدن؟؟؟؟

نه این سنو ها اونقدرا هم معتبر نیست ما مراجع داشتیم حتی ژنتیک داده بعد بچه معلول دراومده از اب الانم تو مرکز توانبخشیه ۴ سالشه

میشه برام صلوات بفرستید که بتونم مرکز توانبخشی خودم رو تاسیس کنم دعای نی نی سایتا همیشه حاجتمو داده😘😍 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

دکتر گفت دخترم مایع آمونیکت بیشتر از حد نرماله،من باز نمیدونستم یعنی چی،واگه زیاد باشه چی میشه،پرسیدم این یعنی چی،علتشچی میتونه باشه؟دکتر گفت دلایلش زیاده..نمیتونم بگم،معرفی میکنم بری پیش یه دکتر دیگه...کارت دکتر رو داد،نگاه کردم دیدم نوشته دکتر....متخصص کودکان نامتعارف😭

دکتر گفت دخترم مایع آمونیکت بیشتر از حد نرماله،من باز نمیدونستم یعنی چی،واگه زیاد باشه چی میشه،پرسید ...

چه روزهای سختی داشتید، منم دوماهه پراسترس تو بارداریم داشتم

98/11/1 شروع رژیم، وزن شروع 75/5، 98/12/1 وزن فعلی 71/5،  وزن هدف60 کیلو

دنیا روسرم چرخید یعنی چی نامتعارف؟؟از مطب درومدم همه رو دوتا سه تامیدیدم.مادرابهتر میفهمن چی میگم..پاهام دیگه دنبالم نمی اومدن ،به کمک همسرم اومدیم بیرون ورفتیم پیش اون یکی دکتر...دکتر بعد از اینکه همه ازمایشها وسونو هامو دید گفت باید آمنیو سنتز بشی..حتی اسمش هم ترس رو تو وجودم می انداخت..گفتم منکه همه غربالگریهامو رفتم ،خوب بود،گفت غربالگریها ۸۰درصد درسته ونمیشه مطمین شد😥

گفتم مشکل من چیه که باید آمنیو سنتزشم؟ گفت بچه تو مشکوک به سندروم دان هستش،وعلایمش که یکی لکه روی قلبش،جمع شدن آب تو کلیه هاش ومهمتر از همه زیاد بودن مایع دور جنین هست رو داره..اما اینم بگم تو کشور ماتاهفته۱۹مجوز یقط میدن،الان تو ۳۶هفته ای،یعنی اگر هم مشکلی هست نمیتونی کاری بکنی،اگه راضی هستی آزمایش کنم؟با گریه گفتم اشکال نداره لااقل میفهمم ،وتا آخرتو برزخ نمیمونم

امااگه مشکل داشت چی؟گفت کاری نمیتونی بکنی مگر اینکه غیر قانونی اقدام کنی،بلاخره رصایت نامه رو امضاکردیم و رفتم سراغ آزمایش..همه بدنم  می لرزید انگار کل بدنم منجمد شده بودبغض گلوم رو گرفته بود،به زورجلو اشکم رو گرفته بودم دکتر که متوجه حالم شده بود گفت،میترسی؟ بغضمترکید وبا اشک گفتم  بله...اما براخودم نه..برا بچه ام...اگه اتفاقی براش بیفته من چیکار مبخوام بکنم،؟ گفت توکلت به خدا باشه

خلاصه مایع رو کشید وداد دستم وآدرس آزمابشگاه رو داد که ببریم بدیم،وچون خیلی دیر شده بود به آزمایشگاه سفارش کرد جواب رو سریعتر آماده کنند..ا ومدم سوار ماشین شدم،رو صندلی عقب دراز کشیدم،ابرهای آسمون هم عین چشمهای من میباریدن،گریه میکردم وخدارو صدامیکردن،گفتم خدایا مگه نگفتی دعای نادر درحق بچه اش قبول میشه،پس منم مادرم..دارم درحق بچه ام دعا میکنم که سالم باشه،التماست میکنم روی منو زمین ننداز😢

یک ساعت شد فقط همین چند خطونوشتی!!!مسخره کردی ملتو؟؟؟ ادم با این چیزا پربازدید بشه اخه؟؟؟ مثلا پرب ...

آروم باش خانم گل، داره دردودل میکنه بذار آرامش داشته باشه

98/11/1 شروع رژیم، وزن شروع 75/5، 98/12/1 وزن فعلی 71/5،  وزن هدف60 کیلو
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792