یه مریض دارم عراقیه. یه پاشو تو جنگ ایران از دست داده. الان اومده بدحال. کلیه اش از کار افتاده مغز و قلبشم مشکل داره.
رفتم بالا سرش
یکی از پاهاش از زیر زانو قطعه
دلم لرزید
چنتا ازجوونای ما رو کشته یعنی
به خودم تلنگر زدم هی تو پزشکی نباید متعصب باشی
اون آدمه و تو پزشک
قاتل. معتاد . جانی تو حق قضاوت نداری
چقدر کلنجار رفتن سخته
چنتا مادرو به عذا نشونده یعنی؟
چنتا دختر بی شوهر شدن
چقدر پزشک بودن سخته
چقدر قضاوت نکردن سخته
چقدر ....
اونم سرباز بوده ، چه طرز فکریه داری
عه دلت میاد؟؟؟عراق کشور دوست و همسایه ست
حق داری...سخته ..تو هم آدمی ولی مجبوری واسه شغلت درمانش کنی و اینکه به عنوان انسان نگاه کن ..فکرشو نکن درگیری روحی میگیری
یعنی جانباز حزب بعث عراقه؟از اون زمان مونده؟چرا تو ایرانه؟
منم بودم مثله شما فکر میکردم اما دیگه چکارمیتونیم کنیم
درسته جنگ بوده و سرباز اما
اونا تجاوز کردن به خاکمون
یه زمانی دشمن بوده
چطور دل ادم بسوزه براش
بابای دوست من عراقی بود، نیروی اطلاعاتی ایران بوده به دستور مستقیم صدام اعدام میشه، چهل تیکه اش میکنن، زمان جنگ از عراق فرار میکنه میاد ایران، در زمان جنگ سرباز مجبوره از فرمانده دستور بگیره و الا اعدام میشه
ولی من بودم این فکر رو نمیکردم. چون جنگ هر چه بوده تموم شده
ما نمیتونیم خودمون قاضی بشیم...
سرباز و ارتشی باید برای جنگ بره. درسته اونها تجاوز کردند ولی مجبور بوده اند.
شما باید وظیفه ات رو انجام بدی.
البته فکر و خیال ذهنی حق توست و میتونی به این چیزها فکر کمی ولی بیهوده است...
