خواهر شوهر عفریته

میفهمم چی میگی سخته اما چه میشه کرد.

منم از یه طرف بچه خیلی دوست دارم از یه طرف میترسم دوروز دیگه بچمو ازم بگیرن.

با خانواده شوهرم قهریم.

اخه بچه اون یکی جاریمو گرفتن.

هر کاری گفتن بگو چشم

هرچی

بعد کار خودتو جلو چشمشون انجام بده

نه دعوا راه بنداز نه تو سری خورشون بشو

دقیقا عین خواهر شوهر من

ولی من میدونم از دوست داشتن زیاد و ذوقش این حرفو میزنه ولی به وقتش من خودم هر جور بخوام تربیتش میکنم

عزيزم اينا همش حرف بيخوده موقعش كه برسه هيچ كاري نميتونه بكنه خيالت تخت منم از اين حرفا زياد شنيدم خودتو بزن به اون راه حالا كه نميتونه مقابله كني ولي اگه يه بار بنشونيش سر جاش بهتره اينجور ادما واكنش نشون ندي بدتر ميشن

باید جوابش بدی وقتی میگه به شماکارنداریم خودمون تربیتش میکنیم و... بگو بچه خودم نه ماه سردلم نمیکشم که شمابخوای تربیتش کنی یا نظربدی خودم بلدم چجوری بچم تربیت کنم وکاراش انجام بدم نهشمابرای بچه های خودت نظربده وهرجورصلاح میدونی تربیت کن 

خواهر شوهرت بیاد چ اشکالی داره ؟ خسته مبشه فقط 😁😁

بگو آره دیگه بالاخره تو عمه شی باید بیای مخارج زایمانشم حساب کنی!! شوخی شوخی و با خنده  این جور جوابایی بده، بلکه دست برداره، فقط ناراحتی تو نشون نده، فقط به حرفاش لبخند بزن، بذار حس کنه حرفاشو حساب نمیکنی

الهی بمیرم عزیزم غریبی

مثلا وقتی در مورد لباس پوشیدنش بهت میگه و میخاد نظر خودش باشه، دست بذار رو شیکمت به بچه ت بگو خوشبحالت عزیزم عمه جون میخاد کلی لباسای خوشگل و‌گرون برات بخره، کلا تو جواباش سختیای بزرگ کردن بچه کوچیک و به رخش بکش