صبح دوباره با هم دعوامون شد
از ديشب من حال نداشتم كمي بحث كرديم صبح داشت به بچه شير درست ميكرد ميداد هي چُرت ميزد حواس پرت بود منم عصباني شدم روش دست بلند كردم اونم عصباني شد زد تو صورتم و بحث كرديم و رفت سركار 😢😢😢
چند ماه پيش قسم خورده بود و قول داده بود كه ديگه دست روم بلند نميكنه هرچقدر هم من بزنم باز اون كاري نكنه
البته نشده اول اون دست روم بلند كنه ولي خب اول دوم نداره كه زدن زدنه
اعصابم خيلي به هم ريخته. دلم نميخواد اصلا ببينمش