تورا میان مرزهای چشمانم پناه میدهم
با آغوشم اسیرت میکنم
به استثمار میکشم چشمان کوچکت را
تن کوچک و خوشبویت را به باوزانم حراج میزنم
بند بند دلم را به صلیب نگاهت آتش میزنم
اینجا میان وطن تنم پرچم چشمان زیبایت آزادی ام را به یغما می برد
هیهات از نقشه دستان کوچکت که تمام جهانم را به یک بغل گرفتن تو باختم... هیهات از تو ...
تورا میان مرزهای چشمانم پناه میدهم
با آغوشم اسیرت میکنم
به استثمار میکشم چشمان کوچکت را
تن کوچک و خوشبویت را به باوزانم حراج میزنم
بند بند دلم را به صلیب نگاهت آتش میزنم
اینجا میان وطن تنم پرچم چشمان زیبایت آزادی ام را به یغما می برد
هیهات از نقشه دستان کوچکت که تمام جهانم را به یک بغل گرفتن تو باختم... هیهات از تو ...
تورا میان مرزهای چشمانم پناه میدهم
با آغوشم اسیرت میکنم
به استثمار میکشم چشمان کوچکت را
تن کوچک و خوشبویت را به باوزانم حراج میزنم
بند بند دلم را به صلیب نگاهت آتش میزنم
اینجا میان وطن تنم پرچم چشمان زیبایت آزادی ام را به یغما می برد
هیهات از نقشه دستان کوچکت که تمام جهانم را به یک بغل گرفتن تو باختم... هیهات از تو ...
حییییف 18000پول دادم اخه فکر کردم شاید اثرش طولانی مدت مشخص میشه پس خبری نمیشه؟؟؟
تورا میان مرزهای چشمانم پناه میدهم
با آغوشم اسیرت میکنم
به استثمار میکشم چشمان کوچکت را
تن کوچک و خوشبویت را به باوزانم حراج میزنم
بند بند دلم را به صلیب نگاهت آتش میزنم
اینجا میان وطن تنم پرچم چشمان زیبایت آزادی ام را به یغما می برد
هیهات از نقشه دستان کوچکت که تمام جهانم را به یک بغل گرفتن تو باختم... هیهات از تو ...
تورا میان مرزهای چشمانم پناه میدهم
با آغوشم اسیرت میکنم
به استثمار میکشم چشمان کوچکت را
تن کوچک و خوشبویت را به باوزانم حراج میزنم
بند بند دلم را به صلیب نگاهت آتش میزنم
اینجا میان وطن تنم پرچم چشمان زیبایت آزادی ام را به یغما می برد
هیهات از نقشه دستان کوچکت که تمام جهانم را به یک بغل گرفتن تو باختم... هیهات از تو ...
من عنبر نسارا استفاده کردم واسم از شهرستان همسایم آورد. هنوزم خودم باورم نمیشه یکماه نشده خوب شدم واسه من یه گوشت اضافه هم داشت از عدس بزرگتر خارشش که دیگه وحشتناک مدام دستم پشتم بود ولی اون خوبم کرد
تورا میان مرزهای چشمانم پناه میدهم
با آغوشم اسیرت میکنم
به استثمار میکشم چشمان کوچکت را
تن کوچک و خوشبویت را به باوزانم حراج میزنم
بند بند دلم را به صلیب نگاهت آتش میزنم
اینجا میان وطن تنم پرچم چشمان زیبایت آزادی ام را به یغما می برد
هیهات از نقشه دستان کوچکت که تمام جهانم را به یک بغل گرفتن تو باختم... هیهات از تو ...
تورا میان مرزهای چشمانم پناه میدهم
با آغوشم اسیرت میکنم
به استثمار میکشم چشمان کوچکت را
تن کوچک و خوشبویت را به باوزانم حراج میزنم
بند بند دلم را به صلیب نگاهت آتش میزنم
اینجا میان وطن تنم پرچم چشمان زیبایت آزادی ام را به یغما می برد
هیهات از نقشه دستان کوچکت که تمام جهانم را به یک بغل گرفتن تو باختم... هیهات از تو ...