ی بار رفته بودیم مسافرت
خواهر شوهرم مجردی آمده بود
ی هفته بودیم بعد شوهر ش ب جمع ما اضافه شد
ما خانه داشتیم اونجا ولی کوچک بود
ی اتاق رو همون شب برداشتن و درش رو بستن
صبح زود رفتن حمام
بعدش سر صبحانه خواهر شوهرم همش از اینکه ر صبح رفته حمام حرف میزد
اینقدر از شوهرش بدم میامد تا چند روز 😂😂😂😂