خب همون سنتی هم باید از کسی خوشتون بیاد که آستین بزنید بالا
واقعیتش یکی هست تو همسایگی مون
من عصرها میرم مغازه داداشم یه چند ساعتی وایمیستم
ایشون هم چند بار اومدن
دختر خونگرمی هستن
ولی حرفی راجب ازدواج و اینا نزدم
بیشتر دوست دارم از مسیر آشنایی خانواده ها جلو بریم
99/8/30 ساعت 3 بعد از ظهر شد لحظه تحویل عمرم ❤️__\/\/\/__\/\/\/\/___\/\/\/\/\/\/❤️ضربان قلبم با قلبت هماهنگه ب مثل تو😚اره تو خوبی! اینو بگو و خودتو خلاص کن
همسرت الان فکر میکنه همه چیزی رو فراموش کردی و همه چیز مثل روز اول و بهش اعتماد داری عزیزم؟
اره عزيزم البته ميدونم شك دارم بهش و اينكه عمرا فراموش كنم ولي ميگه جبران ميكنم ديگه چيزي از من نخواهي ديد ولي از اون زنه ميترسم چون هر كاري ازش برمياد لعنتي
خب پس از یکی خوشت اومده دیگه میخوایی بری خواستگاریش؟
انشالله اگه قسمت بشه
منتها یه خواهر کوچیک داره که معلولیت داره
از نظر من هیچ مشکلی نیس
نمیدونم مادرم راضی میشه یا نه
99/8/30 ساعت 3 بعد از ظهر شد لحظه تحویل عمرم ❤️__\/\/\/__\/\/\/\/___\/\/\/\/\/\/❤️ضربان قلبم با قلبت هماهنگه ب مثل تو😚اره تو خوبی! اینو بگو و خودتو خلاص کن
خيلي التماسم كرد كه بمونم اگه زمان ب عقب برميگشت نميموندم من ادم ش نيستم بتونم تحمل كنم همه ش اينده خودمو و با بچه هام تنها ميبينم نميدونم چي قراره پيش بياد
اصلا ته دلم باهاش صاف نميشه بد نارو خوردم ازش باورش هنوزم برام سخته مرد روياهام نزديك ترين ادم بهم با من اينكار و كرد كسي كه حاضر بود جون شو برام بده بهم ثابت كرده بود همه اينا رو ولي حيف زد همه چي و خراب كرد حتي نميخواد در موردش حرف بزنيم لاقل شايد من اونطوري كمي آروم ميشدم