2777
2789
عنوان

اه تف به این زندگی اعصابم داغونه

1223 بازدید | 19 پست

دیشب رفتیم بیرون مرغ بگیریم برا امروز بزاریم تو طفم اقا جوگیر شد پنج تا ماهیی خرید هرچقدر گفتم نگیر جا نداریم نگیر حالیش نشد اقاهه همشو پاک کرد ولی خوردش نکرد منم اومدم خونه یازده و نیم شب بود خلاصه تا جوجه گذاشتم تو طعم تا ظرقا رو شستم تا ماهیی هارو بشورم خورد کنم بچه کوچیکممم همش گریه میکرد شدید داد زدم گفتم بیا این بچه رو بگیررر خسته شدم اینهمه ماهی برا چی گرفتی   نمیومد بچه کوچیکمو نگه داره  میگفت غر نزن ماهی هارو اصلا پاک نکن بندازشون تو کوچه بنداز اشغالی خلاصه تمیز کردم و بسته کردم و گذاشتم یخچال هی هم میرفتم بچه کوچیکمو شیر میدادم و میخوابوندم ولی بلند میشد دوباره دیگه گفتم سبد وسایلارو هم اماده کنم که صبح راحت باشیم همه کارارو کردم وقتی خواستم بخوابم ساعت دونیم شده بود خوابیدم العا پا شدم میگم نون بیشتر بگیر  برا بیرون قهر کرده میگه منکه نمیام خودت تنها میخوای برو منو میبری چی 

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

متنفرم از این مرد مگه من چی گفتم فقط برا اینکه گفتم بچه رو نگه دار لعنت بهش من دیشب تا نزدیک سه صبح وسایل اماده میکردم  بخدا وقتی میریم بیرون میره تو اطاق درو میبنده من همه چیو اماده میکنم دوتا بچه هارو اماده میکنم میزارم دمه در همه چی اماده جالبه حتی لباساشم اماده میکنم میزارم رو مبل این فقط بیاد بپوشه بریم تنها کاری که میکنه وسایلارو با کمکه من میبره میزاره تو ماشین اما باز بازی درمیاره همیشه سره بیرون رفتنمون

منم الان یک هفته است قهرم محاله آشتی کنم 

هفته قبل میخولست منو بره مسافرت یهو نظرش عوض شد گفت نمیبرم 

برام زیاد مهم نبود برم ها چون به مامان ووبابام گفتم شما هم بیایید با هم بریم و نرفتیم به خاطر اون ناراحتم که اونا مسخره شدن 


عشقم خدااااا. و همسرم. و دخترم. دوستتون دارم

خدایا من با این مرد پیر رر میشم لعنت به این زندگی اخه یک چیزه قشنگ نداره این زندگی من دلمو بهش خوش کنم همیشه مثل وحشیاست  همیشه انگار با من دعوا داره یکبار روی خوش از این مرد ندیدم من 

چند باری تنهایی برین با بچه هات تا ادم بشه بفهمه بهش نیازی ندارین    

اخه تنهایی با دوتا بچه چجوری برم در طول هفته همیشه با دوتا بچه هام پارکی جایی میریم اما یکروز یعنی جمعه ها که جنگلی دشتی دریایی میخوایم بریم باید اونم باشه نمیشه تنهایی که 

اخه وسایلا همه امادست من اینهمه زحمت کشیدم میدونم اگه هرچقدرم  محلش ندم اونم تحویل نمیگیره حتی شده تا بیرون رفتیم این گفته من پیاده نمیشم از ماشین مجبور شدیم یک راهه دوسه ساعته رو برگردیم  روانیه این مرد 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792