من و خانواده شوهرم تو یه ساختمونیم من بخاطر اختلافی که مادرشوهرم تو خونم راه انداخت و شوهرم کلا طرف اوناست با همشون قطع رابطم و شوهرم بهم گفته مادرت حق نداره بیاد خونمون منم امروز به مامآنم گفتم بیاد یهو دیدم مادرشوهرم یه سرو صدایی راه انداخته زنگ زده به خواهرشوهرم به جاریم که مادراین اومده خونشون و الان پسرم میاد عصبانی میشه و بدنم افتاده به لرزه منم اصلا اهمیت ندادم بدتر به مامانم گفتم بشین بزار ببینم چه غلطی میخوان بکنن داد زد زد تا نشست سر جاش الانم منتظرم شوهرم بیاد پرش کنن