2777
2789
عنوان

میخوام قهرکنم برم خونه مامانم اینا

350 بازدید | 39 پست

بچه ها میخوام قهر کنم برم خونه مامانم اینا خیلی مشکلات دارم تو زندگیم به نطرتون کار درستیه؟

خدایا هزار مرتبه شکرت به خاطر هیدیه قشنگت

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

منم قهرکردم ازظهراومدم بیرون هنونرفتم خونه

خدایاسرده این پایین ازاون بالا اگه میشه نگام کن         یه کاری کن اگه میشه فقط گاهی خودت قلبمو ها کن     خدایاسرده این دستام ازاون بالاخودت ببین میلرزه         مگه حتی همه دنیا به این دوری به این سردی می ارزه😔
چرا؟

مشکلتو خودت حل کن خوشم نمیاد ادم قهر کنه بره خونه ننش اخه بیچاره اونا چ گناهی دارن

تیکرتولد گل پسرمه😍خداجونم به خاطر نعمت بزرگی که بهم دادی هزاران مرتبه شکر😍انشاالله قسمت اونایی ک آرزو دارن‌مادرشن😍

نمیدونیم کاش از مشاوره بپرسی چون ما اکثرمون تو کارهای خودمون گیر افتادیم

قهر الکی به درد نمیخوره ...ولی صبوری زیادم خوب نیست یه مشاوره کن

پسر گلم خوش اومدی👪برای سلامتی محمد حسینم  یه صلوات مهمونم کنید

[QUOTE=97356632]بستگی به مشکلاتت داره[/QUOیه کم بهم مشاوره بدین

117 بازدید| 36 پست

چندروز پیش یه تایپک زدم که متنش این بود(( 4 ساله ک ازدواج کردم بچه ام ندارم همسرم پسرعمومه ما کرج بودیم و همسرم تهران توی دوران عقد خیلی میومد خونمون به هرمناسبتی یا هر تعطیلی اینقد تند تند میومدبعداز ازدواجمون من اصلا اصلا نمیومد فقط منم یه بار اونم واسه پاگشا رفتم دوروز موندمو برگشتم دیگه بعدش نمیزاشت برم خودشم نمیومد (من دختری بودم ک خیییییییییییییلی بابایی بودم و اون مدتی ک نمیدیمش هر شبم گریه بود)هرچی باش حرف میزدم اصلا اصلا نمیزاشت من همجوره هواشو داشتم از نظر احترام از نظر مالی بعدعروسی گفت نمیتونم خونه بگیرم یک سال با مامانش اینا توی یه خونه مشترک زندگی کردم پابه پاش کار میکردمو میکنم تا قسطامونو بدیم بااینکه هزارتومنم بهم خرجی نمیده و مانتو خریدنموشده عید به عید اینقد منو نبرد ک بعد 8 ماه رفتم سرد خونه بابامو دیدم من 8 ماه ندیدمش تا این که فوت کرد و دیگم هیچ وقت نمیتونم بابایی امو ببینم بعدش فوت بابام بعد یک سال اونم با گریه و زاری و التماسای من 1 روز باهم رفتیم مامانمو داداشمو ببینم از اون به بعد هر 6 یا 7 ماه منو یه روز میبره اون باید از 3 ماه جلوتر اینقد حرف بزنم التماس کنم گریه کنم ک برم بخدا دیگه خسته شدم همیشه این مشکلو دارم ))

حالا من تصمیمو گرفتم امروز قراره با مامانش که زنعمو خودمم میشه صحبت کنم اگه درست بشه که هیچی(که بعید میدونم درست بشه)اگه نه که چندروز به عنوان قهر میرم خونه مامانم و اقدام به طلاق میکنم اینم بگم تو این مدت مامانم یه چندباری اومد خونمون ولی آقا اینقد بد اخلاقی و اخم کرد که مامانم گفت شوهرت از من خوشش نمیاد نمونم خیلی بهتره الان نزدیک 3 هفتس که تو خونه اصلا با هم صحبت نمیکنیم فقط اون هروقت نیاز جنسی داشته باشه میاد نیازشو برطرف میکنه و میره و من هیچ حسی دیگه بهش ندارم  توی این 3 هفته من اوایل وقتی غذا درست میکردم نمیخورد دیگه منم اصلا هیچی درست نمیکنم چون واقعا اعصاب ندارم یعنی دارم دیوونه میشم بخدا

خدایا هزار مرتبه شکرت به خاطر هیدیه قشنگت
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792