تو این یکسالی ک ازدواج کردیم خرج اجاره رو روز اول مامانم گردن گرفت بخیالیک شوهرم قدردانه و سعی میکنه زندگیمون بهترکنه. ولی یمدت ک ما هی بین شهرمن شهر مرکز استان شوهرم رفت و آمد بودیم ببینیم کجا میتونه خونه و کار پیداکنه. همه خرجها رو انداخت گردن من. الان میگ همون روزا پس اندازم تموم شد درحالی ک من همش از مامانم پول میگرفتم. منظورش اینک یخچال و سرویس خوابو نگیره فقط همین دوتا تیکه گردنش بود. حالام فهمیدم اون مدت مامانم تو کارت اونم چنبار پول ریخته ک ادا درنیاره. تاحالا نمیدونستم. بعد زمانیک من اونروزا چنبار کم میومد پولم دو اجاره رو اون داذ با یک میلیون سر خرید لباسشوییم. حالا میگ پولمو پس بده. پس اون خرجهایی ک یکسال خورد. خوراک هردومون لباس اینا دادم چی. میگ بمن چ میخاستی ندی. ینی خرجهای خرد انداخت گردنم چنتا خرج بزرگ. داد. حالا میخاد پس بگیره. این حرفها بعد این مطرح شد ک سیصد از کارتم برداشت پس نداد دعوامون شد الانم میگ هنوز ششصد بهم بدهکاری از مجموع 2700ک تو این یکسال داده. حتی تهدید ب طلاق کرد شنبه صبح دادگاه. چون میدونه میترسم. اخرخسته شدم گفتم باشه.صبح شنبه گفتم برو. منم میرم نفقمو میذارم اجرا. نفقه گذشتمم میگیرم. ول کرد. ولی همش حس بدی دارم. بنظرتون میشه اصلا بهش اعتمادکرد ادامه داد زندگیو؟