ولی به نظرم مادرشوهری که بخاطر این موضوع ناراحت بشه از اون عروس ۱۹ ساله هم بچه تره
من دوتا خواهرشوهر دارم یکیش به شدت باشعور یکیش به شدت بی شعور
وقتی با مادر شوهرم میرم بیرون خودم میرم عقب میشینم خواهر شوهر اولی بهم پیام میده زنداداش ممنون به مامانم احترام گذاشتی عقب نشستی،با خودشم که میرم به زور منو می‌فرسته جلو خودش عقب میشینه منم به احترامش میرم عقب ولی دومی وقتی باهاش میرم بیرون بدون تعارف میره درو باز میکنه کنارشوهرم میشینه منم حرصم میاد بدون یه کلمه تعارف سریع جلوتر از اون میرم در جلو باز میکنم میشینم تا ادب شه،با هرکی مثل خودش
عروس شما هم یه کم بی ادبه از هرچی بگذریم مادر شما از اون بزرگتره ولی خوب ممکنه سربه سرش بذارید اذیت کنه ولش کنید
نه گلم منظور من این نبود که اگه مادر شوهر اینطور باشه باید بهش بی احترامی کرد ، اما وقتی اون رفتار نامناسب داره عروسش هم بخاطر ببزرگتری کوچکتری احترام میزاره اما بیشتراز اونم نباید متوقع باشه. این که مثلا هر حرفی و خاست به عروس بگه و انتظار داشته باشه اونم مثل مترسک هیچی نگه
عزیزان عروس که جای خود
اخواهرشوهر ندید بدید من وقتی مادر خودش جلو نشسته بود پیادش کرد وگفت مامان برو عقب
باورتون میشه
من قبول دارم ها حس مشترکه جلو نشتسن یه حسی داره که نمی دونم چیه اما هی که به این حس بها بدی ادامایی که می تونن این حستو خراب کنن زیاد میشه . یعنی شما با من با پرو بال دادن به این حس لعنتی حال خودمون انتظار خودمون و اذت خومون رو به درک واصل می کنیم . به عبارتی من سعی کردم یه جایی بگم بیا مال شما زیاد انکارو کردم طرف هول شده دستپاچه که نه ببخشید اختیار دارین . منم گفتم عمرا من هرگوشه این خاک سرای من است راحت میشینم اون گوشه
چ ربطی داره من ۱۹ ساله ازدواج کردم والان ۲۷ سالمه.همیشه مادرشوهرم باکمال پررویی میره جلو میشینه چون بعد ازدواجم چن بار بهش تعارف کردم واین شد روال این خانم.حالا بدون اینکه بش بگم میره جلو میشبنه باوجود اینکه من تو عمرم ندیدم یک بار مادرم بایکی از سه تابرادرام جلو بشینه.حالا منه ۱۹ ساله بچم یااون زن شصت ساله؟؟
جالبه که اکثرتون،از دید عروس دارید به ماجرا نگاه میکنید،یعنی رابطه خودتون و مادر شوهرتون! که باید حالش رو بگیرید و حق مسلم خودتون میدونید که باید جلو بشینید و ...
اما سوال من در مورد مادر خودتون و یک دختر دیگه،که عروس شما باشه هستش!!!
من خودم همیشه با این مسئله مشکل داشتم
اوایل میگفتم زشته به مادر شوهرم میگفتم جلو بشینه درحالی که جاریم هیچ وقت عقب ننشست
بعد دیدم دیگه بدون تعارف میره جلو میشینه منم لجم گرفت دیگه تعارفش نکردم زودتر میرم جلو میشینم ولی اخرش معذبم ولی وست نداشتم که همینجوری راحت میره جلو میشینه و من باید عقب بشینم اخر هفته ها بیرون که میریم همراهمونه منم دوست دارم پیش شوهرم بشینم
البته شاید بگید بچه ای ولی واقعا دوست دارم پیش شوهرم بشینم
بعضی ها هم هستن که وقتی با ماشین پسرشون میرن باید جلو بشینن ولی با ماشین دخترو دامادشون باشند میرن عقب میشینن.خب از لحاظ احترام به خاطر بزرگتر بودن یا حالا پا درد داشتن هم باشه در هر صورت ماشین دختر و دامادشون هم باید جلوبشینن دیگه!!!!!!!!!
من خیلی به مادرشوهرم اصرار میکنم اما اصلا حاضر نیست جلو بشینه
