از تجربیاتتون بگین از دل پرتون 😔😔😔😔خودم امشب مثل همیشه بخاطر شوخی ای که خیلی کوچیک بود از داداش کوچکم و مادرم فحش خوردم هیچ غروری برام نمونده از بس مادرم پشت برادرمه الکی و بیخود حتی اگه حق باهاش نباشه اونم به خددش اجازه میده به من بی احترامی کنه و مسخرم کنه بهم میگه بچه ... من 22دارم و متاهلم برادرمم14
دوروز دیگه میرم خونه خودم و راحت میشم
من...به همین دلیلم از خونواده جداشدم و جدا زندگی میکنم
بهت گفته بچه ناراحت شدی؟ یا بیشتر بوده دعواتون؟
شوخی نکن باهاش ... همینو میتونم بگم... باهاتم شوخی کرد بگو تو که شوخی دوست نداری پس شوخی با منم نکن
داداش من بعد سه تا دختر به دنیا اومده خیلی لووس و بی ادبه حتی منو میزنه کسیم هیچی بهش نمیگه همه چی در اختیارشهو مدام قربون صدقش میرن
خواهر بزرگمم چون مجرده بابام خیلی لوسش کرده که مثلا به من که نامزد دارم حسادت نکنه کلا مظلوم خونه منم
من ولی دیگه عادت کردم
همیشه پشت پسراشونن دیگه همشون همینن ما اخیم چون دختریم
خداروشکر من تکم از این مشکلات ندارم😑
چرا باورم میشه.... برای همین گفتم به روش بیار و بگو تو که شوخی دوست نداری پس چی شد ... با داد و پرخاش نگو ... آروم بهش بگو تو شوخی دوست نداری پس دیگه با هم شوخی نمی کنیم... بعد هم اون محل رو ترک کن
در مورد چاقو هم بعدا مامانت رو تنها گیر بیار و حسابی بترسونش که حادثه به بار پیش میاد و چند تا هم از این خبرها و فیلم ها براش بذار... شاید چند بار مجبور شدی باهاش تو زمانهای مختلف و کوتاه حرف بزنی ولی بگو حتما... تا دیگه جلوی این شوخی هاش رو بگیره(با چاشنی مظلوم نمایی خیلی شدید و باز هم تکرار میکنم بدون هیچ دعوایی)
اگر درست متوجه شدم و متأهل هستی و دو روز دیگه برمیگردی خونه خودتون که چه بهتر... مادرت رو نمیتونی تغییر بدی برادرت هم لوس هست... منم دور شدم ازشون فقط همین کار رو تونستم بکنم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
47 ثانیه پیش
48 ثانیه پیش
48 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
