عشق یه کلمه با حروف دلچسب❤❤
که وقتی اسمش میاد لبخند روی لبت میاد 😊
عشق بااینکه شب تا صبح بیدارم تمام تلاشم اینکه صبح
وقتی میخای بری سرکار بتونم بیداربشم و یه موزیک اروم بزارم چایی و دم کنم
فکرم میره به دم کردن چایی
که چجوری دم کنم بهت بچسبه
هل بریزم یا زعفرون یا دارچین و زنجیبیل توهمین فکراهم
که تخم مرغ درست میشه چایی و دم میکنم و صدات میزنم
پشت پرده ایی و میکشم افتاب پهن میشه تو خونه
سفره رو پهن میکنم
با عشق کامل گوجه و خیارو ریز میکنم و توی پیش دستی گلسرخی که از خونه مادربزرگم اوردم میچینم و یه تیکه پنیر میزارم کنارش
تخم مرغ هارو هم کنارش میزارم
حالا نوبت چایی که با تمام عشقم صبح دم کردم دوتا تیکه نبات میریزم و چایی و روش رنگش عالی شده و بوش خوشبختی و یاد ادم میندازه
میچینم توی سفره
توهم از حموم میای بیرون و با یه به به میشینی سرسفره 😍
زود تر صبحونمو تموم میکنم
میرم سراغ ناهاری که از دیشب برات گذاشتم کنار
توی ظرف سه طبقه میچینم
یه طبقه رو پر از ماکارونی میکنم درشو میبستم
یه طبقه رو خیار شور فلفل دلمه ایی میریزم
میمونه یه طبقه تو فکر فرو میرم که چی بزارم برات که وقتی باز میکنی ذوق کنی
ازفکر بیرون میام یه تیکه شکلات تلخی که برام خریدی و جدا میکنم لای زر ورق میزارم
یدونه زردالو و هلو و گیلاس میزارم و لبخند میزنم و سر ظرفارو میبستم
و یهو صدات میپیچه که داری میگی عشقم دیرم شد
سریع ظرف و میزارم داخل پلاستیک و بدرقت میکنم
وقتی داری از راه پله ها میری پایین با ارامش برات یه حمد و سوره میخونم و میدووم از دم پنجره بهت فوت میکنم و برات دست تکون میدم 👼👼👼
تو رفتی و من موندم خونه
خونه ایی که با عشق چینده شده
سریع سفره رو جمع میکنم و به کارهای خونه میرسم
درگیر کارا میشم و یه نگاه میاندازم به ساعت هنوز یکساعت به اومدنت مونده
سریع میرم یه دوش میگیرم
پیراهن خوشگلمو میپوشم
یه نگاه تو اینه به خودم میندازم سشوار و بر میدارم که موهامو لخت کنم یه چشمم میخوره به موهای حلقه شدم روی شونمم حیفم میاد سشوار کنار میزارم و موهای خیسمو یه شونه میزنم
میزارم خشک بشه و فرفری
شاید دوست داشته باشی
ارایش میکنم یه رژخوشرنگ میکشم روی لبم عطرمو برمیدارم خودمو توش غرق میکنم
زنگ میزنی و صدات توی ذهنم پخش میشه
بهم خبر دادی داری میای منم میرم سراغ شربت درس کردن با کلی وسواس برات شربت خاکشیر درست میکنم و روش یه غنچه گل محمدی میزارم
لیوان و میزارم توی یه سینی مسی کوچولو
میرم سراغ قرمه سبزیمم که حسابی جا افتاده از ساعت 9گذاشتم الانم ساعت پنج حسابی روغنش اومده بالا و عطرش پیچیده
میرم روی مبل میشینم و منتظر اومدنتم
این لحظه خوشبخت ترینم و خدارو از ته دلم شکر میکنم 😍😍