من اگر خدا بودم تمام ناخوشیها و نقصان اندام و زشتی و ابلهی و بدبختی و غیره را از بین میبردم ولی دست به ترکیب مرگ نمیزدم و آن را باقی میگذاشتم !
زیرا میدانستم که بدون مرگ نوع بشر احساس خوشبختی نخواهد کرد و تنها به وسیله مرگ است که میتواند خود را از چنگ بدبختیهای زندگی نجات بدهد ...
زیرا به فرض اینکه ناخوشی و زشتی و ابلهی و غیره از بین برود ، باز نوع انسان احساس سعادت نخواهد کرد و تنها روزی احساس سعادت خواهد نمود که بداند برای چه بوجود میآید و چه خواهد شد و تا وقتی که چنین روزی نیامده است مرگ برای نوع بشر لازم میباشد !
: موریس مترلینگ
جهان بزرگ و انسان