2777
2789
عنوان

داستان حاملگی و زندگی من...

1453 بازدید | 86 پست

سلام بچها من 19سالم پرمیشه 2روز دیگ🙂

من و همسرم همدیگرو خیلی دوست داشتیم بعد از مدتها با کلی اصرار به خانواده من ازدواج کردیم عقد و یه مراسم گرفتیم عقد و عروسی باهم.. 

بخاطر شرایط همسرم که میخواد بره تو کار ثابت فعلا در حال درس خوندنه و ما هنوز سر خونه زندگی خودمون نرفتیم جهیزیه ام جفتتمون داریم میگیریم باهم

از خانواده شوهرم خداروشکر راضیم مادرشوهر و خواهرشوهر بازی تو زندگیم تا فعلانه نبوده. 

من الان تقریبا 2ماهه که باردارشدم 2 هفته پیش متوجه شدم.. 

اولش خوشحال شدم ولی بعدش فکر سقط بسرم زد اما مادرشوهرم وقتی متوجه شد گفت حق نداری و ما کنارتونیم...و مادرخودمم هیچ ناراحتی نداشته وقتی میبینه فکرا ناجور بسرم میزنه دعوام میکنه میگه ما هستیم. و بهتر شوهرت تو این مدت که درس میخونه او بفکر بچه ات و پیشرفتتون باش. و شوهررمم همجوره کنارمه نمیزاره غصه بخورم شده با نامه نوشتن برام و.. شادم کنه... ولی من گاهی میزنه به سرم.  

خوشبختی نگاه خداست🙌🏻🌸

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

الان مشکلت چیه

سلام  من تک فرزندم آذر ۸۹با شوهرم دوست شدم اردیبهشت ۹۲عقد کردیم و مهر ۹۴عروسی کردیم و ۱۲فروردین اقدام کردیم برای بارداری ولی ۱۸خرداد ۹۸بچم سقط شد به خاطر تصادف دعا کنید این روزا زود بگذره و بشه ۳ماه تا دوباره اقدام کنم لطفا یه صلوات بفرستید تا زندگیم همچیش رو روال بیوفته            اگه م مشکلات برداریم زندگی شیرین میشه
چیجوری ۱۹ سالگی شوهر میکنین😐

چجوری شماها تا ۳۰ سالگی مجرد میمونید؟😒😒😒😒

مادر که نباشی بوی تن هر نوزادی برایت رایحه بهترین عطر دنیا را دارد. مادر که نباشی لبخند شیرین هر کودکی را که می‌بینی آتشی در دلت بر پا می‌شود و قهقهه خنده هر طفلی تو را تا سرحد جنون می‌کشاند اما تو مجبوری با وجود آتشی که در دلت برپاست با سرکوب تمام احساساتت خود را بی‌اعتنا نشان دهی و به لبخند کمرنگی که به صورتش می‌زنی بسنده کنی.مادر که نباشی انگار تمام ساعات روز و شبت یک رنگ دارد و تمام در و دیوار خانه‌ات برایت خاکستری است. مادر که نباشی رویاپرداز خوبی می‌شوی که در تمام ساعات روز می‌توانی رویای در آغوش گرفتن، بوسیدن، قصه گفتن و قدم زدن با کودک خیالیت را در ذهن بپرورانی و مادر که نباشی فقط می‌توانی سر بر سجده بگذاری و بگویی خدایا شکر. 

مگه نمیگی عروسی کردی 

پس چجوری نرفتید خونتون؟

سلام  من تک فرزندم آذر ۸۹با شوهرم دوست شدم اردیبهشت ۹۲عقد کردیم و مهر ۹۴عروسی کردیم و ۱۲فروردین اقدام کردیم برای بارداری ولی ۱۸خرداد ۹۸بچم سقط شد به خاطر تصادف دعا کنید این روزا زود بگذره و بشه ۳ماه تا دوباره اقدام کنم لطفا یه صلوات بفرستید تا زندگیم همچیش رو روال بیوفته            اگه م مشکلات برداریم زندگی شیرین میشه
چرا میخای 1جون رو از زندگی کردن ساقط کنی آخه؟؟ حالا بزاررر به دنیا بیاد میبینی چطووری میشه همه ز ...

نمیدونم فکرا ناجور به سرم میزنه که هنوز سر خونه زندگی خودمون نرفتیم😔 از ی طرفم شوهرم میگه  حتما خدا معرفت و شجاعت تو ما دیده که الان بهمون نینی داده با همچین فکرای تو قهرش میگیره.. 

خوشبختی نگاه خداست🙌🏻🌸
زود ازدواج کردی زودم مامان شدی😊 مبارک باشه انشالله به سلامتی دنیا بیاد مامان کوچولو😘

 اره تازه 8ماه ازدواج کردم خدا منو لایق دونست🌷❤️مرسی عزیزم

خوشبختی نگاه خداست🙌🏻🌸

اخی عیب نداره گلم دیگ کاریه که کردین اصلا بفکر سقط نباش بچه یه نعمت درسته زود بوده ولی بدنیا بیاد کلی باهاس کیف میکنید

به هرکس که می نگرم در شکایت است ،درحیرتم که لذت دنیا به کام کیست؟
مگه نمیگی عروسی کردی  پس چجوری نرفتید خونتون؟

 عزیزم  یه جشن عقد هست یه جشن عروسی.. ما برای اینکه فشار نیاد هزینه الکی نشه همون جشن عقدرو مثل جشن عروسی یعنی لباس عروسو.. گرفتیم

خوشبختی نگاه خداست🙌🏻🌸
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز