ی بارم نوار بهداشتی کثیفمو شوهرم تو دسشویی دید😶😶😶😶
کاری نمیدونم.یکبار پیش زندایی شوهرم خواستم بگم ممنون زنده باشین.گفتم ج ن د ه باشین🤦♀️
من همین امروز ی سوتی دادم انقدر ضایع شدم
از امتحان اومده بودم بیرون منتظر دوستم بودم هرچی موندم نمیومد منم رفتم از توی اون شیشه روی در نگاه کنم تو کلاس بهش اشاره بدم ک پاشو با کیفم ک رو دستم بود ی دفعه در باز شد و من داشتم بال بال میزدم هنو برا دوستم ی لحظه دیدم در بازه همه نگام میکنن😂😐
هفته پیش رفتیم شهرستان بعدهمسرم باداییش قراربودبرن کفش بخرن منم بیرون بودم باخواهرشوهرم برگشتیم خونه دم در ی جفت کفش مردانه ورنی خیلی خزوقدیمی دیدم که نونوبودفکرکردم همسرم اون خریده باصدای بلند گفتم این کفشای عتیقه چیه گرفته آخه کی ازاینامیپوشه شوهرم اومدسریع گفت این کفش دایی خریده آروم حرف بزن زشته😳😳😖
به خداتاوقتی برگشتیم دیگه روم نمیشدنگاش کنم😭😭
ی بارم عقد بودم لباس خاب خریده بودم 😂😂😂😂😂😂مامانم دیدش😑
یادم نمیاد زیاد فقط یه بار تازه ازدواج کرده بودم داشتم یه فیلم عروسیو واسه خانواده شوهرم تعریف میکردم که داماد تو فیلمه یه صداهای خوشحالی در می‌آورد که عروسیشه منم همون صداها رو درمیاوردم می‌خندیدم با صدای بلند حالا جالب اینجا بود هیشکیم نمیخندید جز من و همه هم بودن برادر شوهرا پدر شوهر داماد خانواده خدایی نمیدونم فازم چی بود ولی الان که فکر میکنم خیلی خجالت میکشم
ی بارهمه نشسته بودیم خونه مادرشوهرم من اصرار ک بچم دلم میخاد ب شوهرخاهرتون ببره اخه چشماش طوسین😑😑😑
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
17 ثانیه پیش
22 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
