مادر شوهر خواهرم خونه مامانم دعوت بودن بعد داشتم ظرفارو ميچيدم تو ماشين يهو بحث راحتي ظرفشويي شد خواهرم گفت في في ك اصن ظرف نميشوره منم گفتم اره كلا ماشين كارمو راحت كرده از وقتي نصبش كردم ي بارم ظرف نشستم بعد مادر شوهر خواهرم با خنده گفت من بايد ببينم مادر شوهرت از كجا تورو پيدا كرده
الان بقيشو ميگم