دورهمی دوستان صمیمی

گلبوته__خانوم

مدیر استارتر

عضویت: 1397/09/14

تعداد پست: 6249

شوهرم فک کرده جمعه ست سرکار نرفته🤣🤣🤣🤣😭😭😭

یا خود خدا 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣

چتونه امروز 

‏همه فکر میکنن من رازدارم ولی واقعیت اینکه من یادم میره چی گفتین🤦🏻‍♂️😂

1398/04/13

|

17:19

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

مااادر

عضویت: 1397/08/28

تعداد پست: 3885

خاک تو سرش کنم همه از خداشونه

نه بابا بیچاره رو اینقدرفحش نده بهش.

1398/04/13

|

17:20

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

مااادر

عضویت: 1397/08/28

تعداد پست: 3885

نه من اصلا حوله نمیذاشتم در واقع یادم میرفت  بازم بستگی به بچه داره  واکسن 18 ماهگی درد ...

ممنون عزیرم.اره دیگه.چاره ای نیس

1398/04/13

|

17:22

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

مااادر

عضویت: 1397/08/28

تعداد پست: 3885

زهره لوله جارو برقی و نگه دار تا بکشه بیرون با مکش بالا😂😂

واقعا این بهترین پیشنهاد بووود

1398/04/13

|

17:23

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

کاکتوس35

عضویت: 1397/10/17

تعداد پست: 6674

واقعا این بهترین پیشنهاد بووود

😂😂

پدر پشتم‌شکست از رفتن تو/پدر شادی تموم شد توغم‌تو  همیشه بزرگترین آرزوم این بود پاهای بابام و‌ببوسم ولی هیچوقت روم‌نمیشد خجالت میکشیدم روزی که تو‌سردخونه دیدار آخرم بود نشستم کف سردخونه و‌چنددقیقه بی وقفه پاهاش و‌بوسیدم بدون هیچ‌خجالتی بدترین لحظه عمرم بود که از خودم تاهمیشه متنفر شدم توروخدا هیچوقت هیچوقت خجالت نکشید از بوسیدن دستای پدرمادرتون‌نذارین خدای نکرده ی روز این نوع بوسیدن تجربه کنید.درسته بعد بابام نفس میکشم ولی زندگی نمیکنم اصلا فقط به اجبار روزهامیگذره چون چاره ای ندارم ولی وقتی تموم جانم دیگه روزمین نیست منم نیستم روحم‌نیست جسمم که ادامه میده هیچوقت دیگه ادم قبل نمیشم🖤🥀خیلی دلتنگتم بابای مهربونم بابای خوبم خیلی قلبم تحمل این حجم دلتنگی نداره🥀🥀🥀

1398/04/13

|

17:25

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

مااادر

عضویت: 1397/08/28

تعداد پست: 3885

😂😂

پسرم خابید. کاش زیاد بخابه.خیلی اذیت شد.همش بغض داشت بچم بابغض خابید.

1398/04/13

|

17:26

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

کاکتوس35

عضویت: 1397/10/17

تعداد پست: 6674

پسرم خابید. کاش زیاد بخابه.خیلی اذیت شد.همش بغض داشت بچم بابغض خابید.

خب خدارشکر ک خوابید بخاطر شربت که خواب اوره میخوابن اصلا راه نبردیش  راه ببریش زودتر خوب میشه بیدارک شد سعی کن با بازی راه ببرش

پدر پشتم‌شکست از رفتن تو/پدر شادی تموم شد توغم‌تو  همیشه بزرگترین آرزوم این بود پاهای بابام و‌ببوسم ولی هیچوقت روم‌نمیشد خجالت میکشیدم روزی که تو‌سردخونه دیدار آخرم بود نشستم کف سردخونه و‌چنددقیقه بی وقفه پاهاش و‌بوسیدم بدون هیچ‌خجالتی بدترین لحظه عمرم بود که از خودم تاهمیشه متنفر شدم توروخدا هیچوقت هیچوقت خجالت نکشید از بوسیدن دستای پدرمادرتون‌نذارین خدای نکرده ی روز این نوع بوسیدن تجربه کنید.درسته بعد بابام نفس میکشم ولی زندگی نمیکنم اصلا فقط به اجبار روزهامیگذره چون چاره ای ندارم ولی وقتی تموم جانم دیگه روزمین نیست منم نیستم روحم‌نیست جسمم که ادامه میده هیچوقت دیگه ادم قبل نمیشم🖤🥀خیلی دلتنگتم بابای مهربونم بابای خوبم خیلی قلبم تحمل این حجم دلتنگی نداره🥀🥀🥀

1398/04/13

|

17:34

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

khoshhal__

عضویت: 1397/10/11

تعداد پست: 350

اینجانب کیکم نچسبید، گذاشتم سردشه بعد برگردوندم

1398/04/13

|

17:37

3 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

khoshhal__

عضویت: 1397/10/11

تعداد پست: 350

😂😂😂😂خاک تو ملاحت اینجا نگو زشته بیا خصوصی

چراا؟ راحت باشین

1398/04/13

|

17:38

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

مااادر

عضویت: 1397/08/28

تعداد پست: 3885

خب خدارشکر ک خوابید بخاطر شربت که خواب اوره میخوابن اصلا راه نبردیش  راه ببریش زودتر خوب میشه ب ...

دوساعت اول با باباش رفتن بیرون ولی مثل همیشه نمیدویدو بازی کنه.همش میخاس بغل باشه به زور قدم.زده بودن.

ازساعت 12 دیگه همش میخاد بغل باشه یه لحظه هم بغل نکنیم کنارشم باشیم گریه شدید میکنه.درحالیکه درکل زیادبغلی نیس الانم توی بغلم خابیده .هیییچوقت دوس نداش توی بغلم بخابه.

1398/04/13

|

17:41

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

گراته

عضویت: 1397/12/05

تعداد پست: 3890

عمراااااا متنفرم از درس و کتاب

منم  

1398/04/13

|

17:48

2 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

fariiiish

عضویت: 1398/04/04

تعداد پست: 1754

اجازه هست منم به عنوان دوست جدید بیام؟؟؟؟ 

شاید زندگی سخت باشه، اما توام همینطوری.

1398/04/13

|

17:50

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

گراته

عضویت: 1397/12/05

تعداد پست: 3890

[QUOTE=96007579]حتما پیش خودش میگفته به به عجب زنی دارم چه شیرینه اونجاش.         

1398/04/13

|

17:51

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

khoshhal__

عضویت: 1397/10/11

تعداد پست: 350

دوساعت اول با باباش رفتن بیرون ولی مثل همیشه نمیدویدو بازی کنه.همش میخاس بغل باشه به زور قدم.زده بود ...

واکسن 18ماهگی بود؟ معمولا سخته، صبوری کن عزیزم، قطرشم به موقع بده

1398/04/13

|

17:56

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

کاکتوس35

عضویت: 1397/10/17

تعداد پست: 6674

دوساعت اول با باباش رفتن بیرون ولی مثل همیشه نمیدویدو بازی کنه.همش میخاس بغل باشه به زور قدم.زده بود ...

عزیزمممم خیلی گناهن واقعا سخته تواین‌وضعیت

پدر پشتم‌شکست از رفتن تو/پدر شادی تموم شد توغم‌تو  همیشه بزرگترین آرزوم این بود پاهای بابام و‌ببوسم ولی هیچوقت روم‌نمیشد خجالت میکشیدم روزی که تو‌سردخونه دیدار آخرم بود نشستم کف سردخونه و‌چنددقیقه بی وقفه پاهاش و‌بوسیدم بدون هیچ‌خجالتی بدترین لحظه عمرم بود که از خودم تاهمیشه متنفر شدم توروخدا هیچوقت هیچوقت خجالت نکشید از بوسیدن دستای پدرمادرتون‌نذارین خدای نکرده ی روز این نوع بوسیدن تجربه کنید.درسته بعد بابام نفس میکشم ولی زندگی نمیکنم اصلا فقط به اجبار روزهامیگذره چون چاره ای ندارم ولی وقتی تموم جانم دیگه روزمین نیست منم نیستم روحم‌نیست جسمم که ادامه میده هیچوقت دیگه ادم قبل نمیشم🖤🥀خیلی دلتنگتم بابای مهربونم بابای خوبم خیلی قلبم تحمل این حجم دلتنگی نداره🥀🥀🥀

1398/04/13

|

17:58

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب