2777
2789
عنوان

دورهمی دوستان صمیمی

| مشاهده متن کامل بحث + 42591 بازدید | 5877 پست

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

خونه مادرشوهرت شاهروده؟خونه مامانتم شاهروده؟ خب خونه فعلیه خودتون که نمیرین توش الان کجاس؟دوس داری ...

عاشقتم به خدا

زمانی پخته میشوید که میفهمید نیازی نیست به هر چیزی واکنش نشان دهید یا به هر حرفی پاسخ دهید
خونه مادرشوهرت شاهروده؟خونه مامانتم شاهروده؟ خب خونه فعلیه خودتون که نمیرین توش الان کجاس؟دوس داری ...

نه خونه مادرشوهرم یکی از روستاهای چسبیده ب شاهروده خونه مامانم شاهرودع خودم شاهرود دوست دارم یعنی بزرگترین ارزومه ولی خب شوهرم میگه من نمیتونم شاهرود زندگی‌کنم نمیدونم وابسته نیست زیاد ولی خب نمیاد دیگه دلیلشم نمیگه همیشه اعتراض میکردم. بدعوا میشد و‌کتک دیگه الان چیزی نمیگم 

پدر پشتم‌شکست از رفتن تو/پدر شادی تموم شد توغم‌تو  همیشه بزرگترین آرزوم این بود پاهای بابام و‌ببوسم ولی هیچوقت روم‌نمیشد خجالت میکشیدم روزی که تو‌سردخونه دیدار آخرم بود نشستم کف سردخونه و‌چنددقیقه بی وقفه پاهاش و‌بوسیدم بدون هیچ‌خجالتی بدترین لحظه عمرم بود که از خودم تاهمیشه متنفر شدم توروخدا هیچوقت هیچوقت خجالت نکشید از بوسیدن دستای پدرمادرتون‌نذارین خدای نکرده ی روز این نوع بوسیدن تجربه کنید.درسته بعد بابام نفس میکشم ولی زندگی نمیکنم اصلا فقط به اجبار روزهامیگذره چون چاره ای ندارم ولی وقتی تموم جانم دیگه روزمین نیست منم نیستم روحم‌نیست جسمم که ادامه میده هیچوقت دیگه ادم قبل نمیشم🖤🥀خیلی دلتنگتم بابای مهربونم بابای خوبم خیلی قلبم تحمل این حجم دلتنگی نداره🥀🥀🥀
دیروز مادرشوهرم‌برامنوخواهرشوهرم پیرهن شلوارخونگی خرید براروز دختر😀

دستشون درد نکنه

زمانی پخته میشوید که میفهمید نیازی نیست به هر چیزی واکنش نشان دهید یا به هر حرفی پاسخ دهید
یه ربع خوابیدم همش😔 پاشم ظرفای ناهار رو بشورم و آماده بشم

خب خیالم راحت شد زیاد نخوابیدی   

زمانی پخته میشوید که میفهمید نیازی نیست به هر چیزی واکنش نشان دهید یا به هر حرفی پاسخ دهید
خب خیالم راحت شد زیاد نخوابیدی    

😂😂😂منم خوابم‌نبرد

پدر پشتم‌شکست از رفتن تو/پدر شادی تموم شد توغم‌تو  همیشه بزرگترین آرزوم این بود پاهای بابام و‌ببوسم ولی هیچوقت روم‌نمیشد خجالت میکشیدم روزی که تو‌سردخونه دیدار آخرم بود نشستم کف سردخونه و‌چنددقیقه بی وقفه پاهاش و‌بوسیدم بدون هیچ‌خجالتی بدترین لحظه عمرم بود که از خودم تاهمیشه متنفر شدم توروخدا هیچوقت هیچوقت خجالت نکشید از بوسیدن دستای پدرمادرتون‌نذارین خدای نکرده ی روز این نوع بوسیدن تجربه کنید.درسته بعد بابام نفس میکشم ولی زندگی نمیکنم اصلا فقط به اجبار روزهامیگذره چون چاره ای ندارم ولی وقتی تموم جانم دیگه روزمین نیست منم نیستم روحم‌نیست جسمم که ادامه میده هیچوقت دیگه ادم قبل نمیشم🖤🥀خیلی دلتنگتم بابای مهربونم بابای خوبم خیلی قلبم تحمل این حجم دلتنگی نداره🥀🥀🥀
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز