2777
2789
عنوان

رنگ موهام چطوره؟+عکس

| مشاهده متن کامل بحث + 2991 بازدید | 107 پست
نگا کن من نمی دونم شما چه طوری هستین  ولی می دونم خواهرشوهر و مادر شوهر منم همینو میگن ولی اگر ...

تو خونه ی ما اگه کسی غیبت کنه نیش و کنایه بزنه پدرم از اون پدرهایی هستش ک درجا برخورد میکنه اصلا ما رومون نمیشه پیش هم غیبت کنیم یا بخوایم نیش و کنایه بزنیم چ برسه ب دخالت

ما مذهبی هستیم اصلا تو عروسیهامون ارکست دعوت نمیکنیم آهنگ شاد داریم ولی نه ارکست زن داداشم برای عروسیش ارکست خواست ماهاچشمامون چارتا شد بعد تا مامانم رفت بگه درست نیست بابام پرید تو حرف مامانم و گفت عروسی شماست نمیخوام عمری رفتی عروسی حسرت ب دلتون باشه ، مشکلی نیست براتون ارکست هم میگیرم

این در شرایطی بود ک تاریخ عروسی دو ماه بعد از فوت  عموی من بود  ک پاره ای از وجود هممون بود و جوون جوون از دنیا رفتن

ولی هیچ کس ب خودش اجازه نداد تاریخ رو عقب بندازه بلکه بهترین عروسی رو هم براشون گرفتیم از هیچی هم کم نذاشتیم

اهل حرف نیستیم مامانم ما رو طوری بار آورده ک خونواده ی پدریمون تاج سرمونن اگه در هفته دو سه بار ب عمه ام زنگ نزنم میمیرم یا الان ک چهار سال از فوت عموم میگذره وقتی داشتم تایپ میکردم اشکام اومد ما از اون خانواده ها نیستیم ک بگیم قوم شوهر بدن ولی من میگم چون واقعا قوم شوهرم بد هستن ولی خونواده ما عروس رو ب عنوان دختر چهارم همه جا معرفی میکنن حتی یادم شب عروسی داداشم و حتی بارها بعد از اون چندین نفر اومدن ب مامانم گفتن شما دیگه خیلی ب عروس دارید بها میدید مامانم هم در جواب تک تک شون میتونست بگه برا پسرم میکنم ولی میگفت من برا دخترم میکنم بها چیه ارزش دخترم همینه

اینا رو برا تعریف از خود نگفتم برا شناختتون ک مطمئنم کافی و لازم نیست گفتم 

تو خونه ی ما اگه کسی غیبت کنه نیش و کنایه بزنه پدرم از اون پدرهایی هستش ک درجا برخورد میکنه اصلا ما ...

منم عزیزم گفتم نمیشناسم شما رو خدا خیرتون بده مطمئن باش اجر کارتون رو میگیرن ولی خانواده شوهر من این طوری نیستن بدترین مجلس رو داشتیم حتی پول شاباش هایی جمع شد ندادن بهمون سر تک تک چیزا اشکم رو دراوردن من سرمسائلی بابامم جهاز نمیده 

حتی تو روم خواهرشوهرم که همش 15 سالشه برگشته میگه دختر گدا این همه ادا 

مادرشوهرمم از اون ور میگه دختری که جهاز نداره ناز نداره

که باور کن من ناز هم ندارم چیزیم نگفتم تو این همه سال این همهوچیزی گفتن فقط یه سری جلو پدرشوهرم گفت پسرمنو میبردی خونتون معلوم نیست چه غلطی میکردین با مامانت اومد گرفتت منم در اوج عصبانیت گفتم دختر خودتو جمع کن اونم شروع کرد به دفاع خواهرشوهرمم هرچی از دهنش در اومد میگفت من فقط در جوابش گفتم جن د ه  واقعا هم پشیمون شدم من که اینقدر جواب ندادم اخر شخصیتم رو مثله خودشون اوردم پایین 

این یک درصد کارایی هم نبود که کردن 

من ولی بابت همون یک کلمه از خودم ناراحتم

کل هدفشونم این بود اینقدر منو عصبی کنن یه چیزی بگم اتو بشه 

که رسیدن بهش

میشه لطفا واسه خونه دار شدنمون و حل مشکلاتمون یه دعا یه صلوات یا هرچی که دوست داشتین انجام بدین 😊😊😊دوستای خوبم امیدوارم و از ته دلم میخواد شما هم به ارزوهای قشنگتون برسین و اگر مشکلی دارید برطرف شه😇😇😇

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

منم عزیزم گفتم نمیشناسم شما رو خدا خیرتون بده مطمئن باش اجر کارتون رو میگیرن ولی خانواده شوهر من این ...

عزیزم کاری نداره بگو تو عصبانیت حلوا خیرات نمیکنن تو عصبانیت حرف زدم اما الان در اوج آرامش عذرخواهی میکنم ی بار عذرخواهی کن اگه بازم گفتن بدون ک از کینه ای بودنشون هست

خودت رو اذیت نکن منم زیاد شنیدم مادرشوهر م ی اتاق خالی کرد گفت اینجا خونه شماست نتونستم جهیزیه ببریم موقع عروسی برادرشوهر م براش ی سمند خرید با ی خونه دو خواب بعد ب من میگفت فلانی این رو آورد اون رو آورد ال خریده بل خریده منم ن گذاشتم ن برداشتم گفتم پنج تا تیکه بزرگ و خونه و ماشین دادی تو چشمت نیست چارتا قاشق چنگال برات قشنگ شدن 

دیگه حرف نزد اولین باری بود ک جوابش رو دادم از اون روز داره ب هرر نحوی من رو حرص میده طوری ک من درخواست طلاق دادم ب خاطر دخالتهای مادرهمسرم علتش رو هم همین ذکر کردم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز