بیایین یکم بخندیم.اول خودم بگم از قبل از عقدم که رفتیم ازمایش رفتم دستشویی.(در دستشویی مردا روبه روی خانما بود)همینجور اومدم بیرون شوهرمم اومده بود بیرون چشم تو چشم شدم باهاش یهو گفت بدین من بزارم اونجا منم مثه خنگا هول شدم دادم دستش (نگو داشت تعارف میکرد🙄) یهو گفت اوه اوه چقدر داغه😂
یعنی منو میگی اونجا مردم هااااا روم نمیشد دیگه تو صورتش نگاه کنم😅
حالا موقع عقد:تو محضر بودیم عاقد واسه بار اول گفت عروس خانم وکیلم هنوز حرفش تموم نشده بود گفتم بلههههههه یه لحظه هنگ کرد رو کرد سمته داییم گفت چی گفت?دایم باخنده گفت گفته بله ...حالا خودمم باز داشتم میگفتم بله😑حالا همه میخندیدن تو فیلم دیدم که مادرشوهرم فقط عصبانی بود همه میخندیدن شوهرمم که هنگ بود به همه نگاه میکرد که چرا دارن میخندن.حالا بعد که داییم به عاقد گفت که گفته بله عاقد باز گفت خب عروس خانوم بلند باید بگید بله.منم باز بلند کفتم بله😂یعنی سه بار گفتم بله😂😂😂😂وای قیافه عاقد تو فیلم همش میخواست بخنده جلو خندشو گرفته بود.
اینو بگم که من ۱۸ سالم بود بلد نبودم فک میکردم اول باید یه ایه قران بخونه بعد من بگم بله🤔حالا خداییش یکمم هول کرده بودم
خواهرم میگفت که دهنم باز کردم بگم عروس رفته گل بچینه همینجور باز موند😅حالا شما بگین چه سوتی هایی دادین تا من تایپ میکنم سوتی های بعد از عقدم رو که خیلی زیادن🙄😂