ما رفتیم مسافرت من مجردم از اول مسافرت تو ماشین داداشم بودم امروز ی مسیرکوتاهی با دامادمون نشستم مرد خوبیه واقعا هیچ بدی ازش ندیدم ولی خب من با این حال معذبم اول اینک تو ماشینش خب راحت نیستم چ پوششی چ حرف زدن چ نشستن دوم اینک من کارت پولیم فراموشم شده بود میخواستم ی اب هم بگیرم روم نمیشد مثلا ب خواهرم بگم چون خودم شاغلم زشت بود یجورایی برام بگم فلانی ی اب بگیر روم نمیشد. یا عذر میخام سرویس بهداشتی خب با برادرم راحت تر بودم و مسایلی از این قبیل. ی مسیر کوتاهی پیاده شدیم موقع سوار شدن جلو دادمادمون ب داداشم گفتم بذار من با تو بشینم دامادمون خیلی بهش بر خورد و قهر کرد بنظرتون کار من بد بوده؟ من تو توضیح دادم دلایلمو ولی بازم دلخوره و قهر کرده با من
بابا خاهرته دیگ بگو اب بگیره مگ چی میش یا دسشویی
بستگی ب لحنت دارع خب😐
یواشکی به داداشت میگفتی اون متوجه نشه.
میگه من چم بود ک ننشستی مرد خوبیه خیلی ولی این دلخوری سر ای مساله ب این کوچیکی و قهر کردن غیرقابل توجیه برای من
نه تو کارت اشتباه نبوده
منم مثل خودتم و درک میکنم
اونام باید درک کنن خواهر برادری راحتین تا با داماد
عزیزم بستگی به روابطتون داره....شاید منطقی رفتار شما درست بوده اما خب توی یه سری روابطا که صمیمی هستن ممکنه دلخوری پیش بیاد
به خواهرت بگو بهش بگه میخواستی بری دستشویی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
