بچه ها ما 4 تا بچه ایم مامانم خیلی دوست داشت یکی از ماها پزشک بشه برا همین منو فرستادن تجربی من خودم عاشق هنر بودم کنکورم دادم ولی پزشکی نیاوردم درسمم تازه تموم کردم حالا میخوام برم دنبال علاقم ولی همش برا مامانم ناراحتم دوتا از دختر دایی هام پزشکی و دندون میخونن و یکی از دخترهای دوستش خیلی جدیدا کلاس میزاره 😒 الان همش مامانم میگه میخوای دوباره کنکور بدی
درکت میکنم مثل منی
خودتو اذیت نکن،برو دنبال علاقت...هرآدمی تو یه رشته ای میتونه خودشو نشون بده،همه که نباید دکتر بشن
موفق شو،همین مادرتو خوشحال خواهد کرد
عزیزم حست رو درک میکنم میدونم دوست داری مامانت رو خوشحال ببینی ولی این اشتباهه که بخاطر خوشحالی دیگری هرچند عزیز باشه سرنوشتمون رو بر مبنای نظر اون شخص تعیین کنیم
موفق باشی
اشتباه من نکن من سراسری قبول شدم بابام نزاشت تازه قم ازادم الکی زد بودم گفت برو ازاد منم رفتم ولی چون علاق نداشتم دانشگام همیشع تو پیچ بود درسم خوب بود ۶ تدمه ام تموم کررم ولی هیچ وقت هیج وقت نمیخاستم ادام بدم و عمرم هدر دادم دانشگاه ب جای اینک همون ترم ۲ بگم من نمیخدم این رشته رو
من واقعا عاشق مادرمم خدای دوممه ولی دیگه دوس دارم خودمو که چند ساله سرکوب کردم نشون بدم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
3 ثانیه پیش
3 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
