سلام الان یه تاپیک با این موضوع خوندم یادم اومد بپرسم من وقتی ازدواج کردم اصلا خون و اینا نیومد ولی درد بدی داشتم تا چند وقتم همین جوری بودم بعد شبش که خوابیدم رو تشک اندازه یه سکه لکه خون بود بعد اونم پری شدم اصلا نفهمیدم خون اون بود ماله پری بود شوهرمم همش میگفت اخرشه دیگه ولی خون نیومد این قد حس بدی دارم اونجا سنم خیلی کم بود متوجه نبودم زیاد الان که هشت سال گذشته وقتی حرفش میشه از شوهرم خجالت می کشم حس میکنم شک کرده بوده ولی گذشت کرده مثلا ولی من که کاری نکرده بودم اصلا هیچ حرفی هم نزده اما خودم حس بدی دارم
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
خلاصه ی زندگیه خیلیامون.......👇. اولینباری که دلت میشکنه💔 ، اولین باری که یه تلخی رو توی زندگیت مزه می کنی 😣، اولین باری که با درد آشنا میشی ...فریاد میزنی🙁 ، حال بدت رو به همه نشون میدی 😔، درون و بیرونت با هم آوار میشه ، به غریبه و آشنا متوسل میشی واسه درد دل کردن و آروم شدن ...تهش اینه که هربار توی آینه ضعیف ترین موجود دنیا رو میبینی از خودت و احوالِ پریشونت بیزار میشی !یه مدت که بگذره ...دوزِ دردا و تلخیا و شکست ها که بره بالاتر ، زخم های عمیق تر رو که حس کنی کم کم ساکت میشی و میریزی تو خودت ...یه نقابِ درجه یک برای خودت انتخاب میکنی و میزنی به صورتت میشی شادترین نسخه ای که خدا میتونست ازت بسازه☺ 👸امسال تولدم ارزو کردم که سال بعد تولدم دیگه ارزوهای امسالمو نداشته باشم ❤❤خدایا ارزوهامو بروارده کن .......
چرا به خودت تهمت میزنی یا شک میکنی دختر خوب ارتجاعی بدی یا حلقوی بودی یا چه میدونم چرا اگه شوهرت بهت حس منفی نداره خواهر تو اینجوری میکنی😕😕😕
خدایا مرسی که دخترمو بهم دادی تا یادم نره همیشه بگم شکرت🙏🙏🙏🙏 هروقت نی نی چهل روزه یا خانوم باردهر میبینم تا چند ساعت از ترس میلرزم .. تیکر تولد یک سالگی پرنسسمه... و تا ابد دیگه بچه نمیخام😕😕😕