من دیشب مهمون داشتن خاله همسرم میخواست بیاد هر وقت مهمون داشته باشم یا کارم زیاد باشه مامانم میاد از صب دخترمو میبره نگه میداره تا کارم تموم شه دیروزم بردش ساعت ۵ اوردش داشت بستنی یخی میخورد صورتش کثیف بود مامانم که رفت شوهرم گفت زیر چونش زخمه گفتم نه رنگ خوراکیه ولی گفت نهضربه خورده یه لکه بود شبیه رنگ اصلا جای زخم نبود ولی با تمیز کردنم نرفت خلاصه انقدر قر زد که اصلا نفهمیدم شام چی درست کردم یه قیمه جا نیافتاده بد تا صب امروزم رنگش رفت خودش خیالش راحت شد و گفت دیگه نمیزارم ببرن میترسم به خانوادم چیزی بگه و بی احترامی بشه بیچاره پدر و مادرم قسم خوردن که اصلا نیافتاده و به جایی هم نخورده
ایندفع مجبورش کن خودش بمونه خونرو از بچه مراقبت کنه تا خیالش راحت باشه
تدریس زبان آلمانی با قیمت مناسب انجام میدم... واژه ی ترشیده مال دورانیه که زنها هنری بجز شوهر کردن نداشتن. برای زن توانمند امروزی، ازدواج صرفایک گزینه است، نه تنها هدف زندگی...
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.