دوسه ساعت پیش پاشدم آشغالارو جمع کردم ببرم بزارم بیرون پسرم یه بسته چی پف داشت که خیلی وقت بود گوشه یخجال مونده بود نمیخورد داخل پاکتش بود ولی باز بود...پیچیدم اونم گذاشتم داخل پلاستیک اشغالا بعد رفتم پلاستیک سطل دسشویی و حموم رو هم در اوردم گذاشتم توو همون پلاستیک گره زدم بردم گذاشتم روبه رو خونه زیر درخت چند لحظه پیش دیدم بارون میزنه رفتم جلو پنجره دیدم یه اقایی کیسه دستشه داشت پلاستیک اشغالی که من گذاشتمو باز میکنه! پاکت پفیلارو برداشت باز کرد دید گذاشت توو پلاستیکش رفت!!😢😢😓😓
اصلا فکر نمیکردم کسی باشه از آشغالا دنبال خوردنی باشه اخه چرا خدایا😭😭خیلی ناراحت شدم😔😔
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
بهت قول میدم چهار بار دیگه این صحنه رو ببینی دیگه مث امروز زجر نمیکشی ما همه همینیم بیاید خودمونو گول نزنیم بی حس شدیم انگار داریم با یه تندباد به سمت نابودی میریم ولی همه نشستیم و میخندیم
چو قناری به قفس یا چو پرستو به سفر؟ هیچ یک من چو کبوتر نه رهایم نه اسیر🙂 چیزی که وحشتناک بود حس می کردم نه زندهِ زنده هستم نه مُردهِ مرده 💔بهترین هرکس اون چیزیه که خودش دوست دارهیه زوج جوون دیدین نگید " عه تو که از همسرت خیلی سرتری"دوستتون یه لباس خرید نگید "رنگ بهتر نداشت؟" و...بقیه که نباید به سلیقه ما زندگی کنن!کاری نکنیم که اطرافیانمون از ترس حرفای ما قید دوست داشتن هاشونو بزنن..تو زندگی آدما همیشه مرز های باریکی وجود دارن بین رک بودن و بیشعوری ، بین احترام و چاپلوسی ، بین اعتماد به نفس و خود شیفتگی ...این مرزها تعیین کننده ی بزرگی آدماست یادشون بگیریم.
کاش تا قبل اینکه نرفته یک چیزی مثل غذا میرسوندی دستش
خدایا متاسفم برای تمام لحظاتی که ناامید شدم و تو حاجتم را دیرتر براورده کردی تا کمی بیشتر در کنارت باشم و اکنون که بی قرار تر از هر لحظه صدایت میکنم تو زودتر اجابت دعایم را نزدیک کن تا از شادی غرق در شکر گزاری تو شوم...واسه حاجت رواییم 💖سه تا توحید 💖بخون لطفا...
من دختر جوون هم زیاد میبینم تو آشغالها دنبال کاغذ میگردند.دلم خووونه.
یکبار به یکی اشون پول دادم..خیلی مودب بود..دلم آتش گرفت
خودم خوراکیهایی که هنوز قابل خوردنه ولی ما اهل خوردنش نیستیم تو ظرف یکبار مصرف میکنم.مرتب میگدارم نزدیک سطل زباله..
مهربون باشیم با هم...در حد یک توقف با ماشین واسه خانمی که با کالسکه از خیابون رد میشه...در حد یک لبخند زدن به بچه ای که مامانش دیر اومده دنبالش تو مدرسه...در حد دادن یک دستمال به خانمی که تو اتوبوس دنبال دستمال تو کیف اشه...مهربون باشیم در حد کوچک...ولی همین کوچک ها ایران رو زیبااا میکنه.
الهی بمیرم ک مااینقد راحت میخوریمو میخوابیم بعضیا حتی ب خوردن آشغالم راضین ای خــدا تورو ب حق امام زمانمون حدااقل این ماه عزیز نزار کسی شکم گشنه اه بکشه 😔
شما که ناراحت شدی بهش میگفتی بایسته بهش کمک میکردی لطفا شعار ندین قصدم بی احترامی بهتون هم نبود😊
کمکی از دستم برنمیاد....شوهرم بیرون بودنی شده مثلا یه بسته خرما خریده داده بهشون وووو....منم چند وقت پیش غذایه گرم داشتم یه ظرف پر کردم به یه بچه که پلاستیک و....جمع میکرد بردم دادم....
الان اوضاع جامعه طوری شده که ادم خودش توو خرجی یه روزش مونده....ما خودمون تا خرخره تو قسط و بدهی هستیم وگرنه خدا از دلم باخبره میدونه باشه دریغ نمیکنم😔😔