خونمون دوطبقس خیر سر بامادرشوهر،اون طبقه بالا من پایین که میخوره به پارکینگ و حیاط خواهر شوهرای گرامی بابرادر شوهرای گرامی اومدن خونه مادرشون بچه هاشونو فرستادن داخل حیاط هرکدوم دوسه تا بچه دارن. مدرسه ای هم هستن مثلا ،چکار میکنن سروصدا وجیغ وتوپ بازی به حدی زیاده که ادم مغزش سود میکشه 🙁 دوبار خودم دوبار شوهرم تذکر دادیم که پسرمون خوابه یکم یواش تر اما بدتر که کردن هیچ مادراشونم هیچی نمیگن که اینا بچه کوچیک دارن خوابه مراعات کنین پسرم چهاربار ازخواب پرید این چهارمین باره دارم میخوابونمش اعصابم خراب شد بخدا😔😔😔
عاقبت زندگی با مادر شوور همینه
منم تو حیاز مادرشوهرم خونه دارم اولا دیوار بینمون نبود و جاریم بچشه میفرستاد یبار خودمشنیدم بچش گفت مامان زنعمو بزور دخترش خابوند گف اشکال نداره بدو برو اونم اومد و در محکم زد بهم هیچوقت جاریمو حلال نمیکنم خیلی بهم سختی داد خیلی اه بمیره راحت شم کثافت اشغال حالم بهممیخوره ازش
چی بگم والله بذارش توگهواره تکونش بدید که خوابش سنگین تربشه اونام بچن دیگه
الهی عزیزدلم درکت میکنم بخدا دختر خواهرشوهرم روزی سه بار میاد درمیزنه که بیاد تو منم موقعی که شوهرم باشه بازمیکنم نباشه بازنمیکنم اعصابمو بهم ریخته میادم هم بچمو اذیت میکنه هم خسارت میده به وسایل خونم به خواهرشوهرمم گفتم بدش میاد میگه بخاطر دوس داشتنه پسرته میاد منم گفتم به اندازه بیاد نه وقت بی وقت مثلا ۸صبح میاد اوج ظهر ساعت ۳،شب ساعت ۱۱😔😔
اره دختر جاری منم اینجوری فکرشو بکن بچم قولنج داشت شدید بعد تنها شوهرمم ک نبود بزور میخابوندم میمود چون دیوار نبود تو و خرابکاری تازه یبار اونده بود من متوجه نشده بودم وقتی رفتم تمام کشوا خالی کرده بود وسط خونه منم بچه کوچیک الهی خدا کنم یجوری طلافی سختیهایی ک بهن داد دربیاد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
