2777
2789
عنوان

جون هرکسی که دوسدارین بیایین

| مشاهده متن کامل بحث + 243 بازدید | 46 پست

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

خیلی ناراحتم شوهرم همش غر میزنه خسته شدم به نظرتون موفق میشم 

انشاالله موفق میشی 

تو خواب شیر خودت را بده فقط صبر کن به گریه کردن هایش

سربلندی کشورم و جوانان کشورم آرزوی قلبی من است🌹

من آپتامیل بهش میدم . آره قبول دارم هزینه اش بالاست ولی وقتی بچه سینه رو نمیگیره نمیشه که دیگه آدم خودش رو بکشه . بگو من سعی میکنم ولی نمیگیره . زیاد خودتو اذیت نکن . به حرف اونا هم اهمیتی نده . سعی کن شیر خودت رو به بچه ات بدی ولی خودت و بچه ات رو اذیت نکن بخاطرش . من یه خانواده رو میشناختم مرده بیکا ربود و بچه ات شیرخشکی شد . عزا گرفته بودن ولی به قول خانمه گفت واقعا هر بچه ای روزیش رو با خودش میاره . گفت انقدر راحت شیرش جور میشد که خودمون هم باورمون نمیشد . 

یه لحظه باخودم میگم کاشکی این زندگیوبزارمو برم هیچی له خواستخودم نبودنه ازدواج نه بچه دارشدن

عزیزم بعد زایمان شاید افسردگی بگیری نزار افسردگی بگیری بخاطر حرف دیگران حتی مادرشوهرت اگه احساس کردی ناامیدی برو دکترت و بهش بگو چه حالاتی داری اگه واقعا نمیتونی شیرخودتو بدی نده وظیفه شوهرت هست که شیر بخره بگو شیرندارم نزار تقصیرارو بندازن گردن تو

خیلی ممنونم دوستان یه مدت افسردگی‌ گرفتم ولی خوب شد حالا دوباره داره میاد سرم

کلا آدم بعد از زایمان یه مقدار افسرده میشه . من خودم تا دو ماه همینجوری بودم . الکی گریه میکردم . با اینکه هم پیش خانوادم بودم و هم شوهرم خوب بود . نمیدونی بخاطر همین شیرخشکی شدن بچه ام من چقدر گریه کردم و چقدر خودم و پسرم رو اذیت کردم . میذاشتم گرسنه بشه که مجبور بشه سینه ام رو بگیره ولی نمیگرفت و من هم همش گریه میکردم . ولی اون دوران هم گذشت . بچه ام شیر خشکی شد و هیچ مشکلی هم پیش نیومد خدا رو شکر 

سنمم کمه ۱۵سالمه اومدم توشهر غریب که ۸ساعت فاصله داره با شهرمون دیگه نمیکشم به نظرتون بگم پدرم بیاد ...

ای وای عزیزم

چرا انقد زود نینیدارشدی؟

برو ی مدت پیش مادرت عزیزم بچه داری خیلی سخته 

منم توشهرغریب بچمو بزرگ کردم واقعا سختم بودو از پسش برنمیومدم گریه میکردم 

مهوش جون من چون خودمو قوی نشون دادم همه ازم انتظار یه زن۳۰ ساله دارن انگار یادشون رفته من ۱۵سالمه

درسته ولی آدم بعد از زایمان شرایطش فرق داره . اگر شوهرت آدم منطقی ای هست باهاش حرف بزن . بگو که داری سعی خودت رو میکنی که بچه ات شیر خودت رو بخوره . بگو که گریه بچه بخاطر اینه که تو داری تلاش میکنی که به شیر خودت عادتش بدی . میدونم سخته ولی باید شوهرت رو آروم کنی تا خودت هم آرامش داشته باشی

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز