نميدونم چيكار كنم من يه دختر سر زنده فعال و درس خوان
موفق بودم با كلي هدف
بعد از ازدواجم احساس ميكنم
كه ريتم زندگي زيادي برام كند شد 😔😣
دلم ميخواد نباشم هدف ندارم
دلم ميخواد ازاد زندگي كنم .نه اينكه با خانواده شوهر تو يه ساختمون دلم نميخواد طعنه بشنوم😣
كسي بوده مثل من باشه
😕
منم اوایل ازدواجم همین حسو داشتم یواش یواش خودمو بیرون کشیدم ازش
برو دنبال شغلی که دوسداری؛ سرت گرم باشه کمتر اذیت میشی
پوچ تر از من نیستی عزیزم
مادرشوهرم وقتی میرم خونشون عین برج زهره مار به چشاش زل میزنه اونم با اخم
بعد بهم میگ غذا برای خودتون نیاوردید???
ازین فرصت استفاده کن
بودن کنار خانواده مزیت هایی هم داره
خوبی هاشو پیدا کن
خودتم کلاسای متعدد برو و شاد نگه دار خودتو
همینکه خانواده ای هستن که قابلیت کمک و حمایت از پسرشونو دارن خودش خوبه
دو روز دیگم دار و ندارشون مال شماست...سخت نگیر جانم
چطور میشه که یه دختر شاد و سرزنده حاضر میشه با ادمی ازدواج کنه ک اینقد محدودش میکنه؟ و بره با مادر شوهرش زندگی کنه؟ مطمعنی شاد و سرزنده و پویا بودی؟
بخاطر روزمرگی و یكنواختی هستش
اگه نمیتونی سركار بری برای خودت یه سرگرمی جور كن
یا صبحا برو تو پارك محلتون ورزش یا پیاده روی كن
خیلی تو روحیه تاثیر میزاره
