دوستان عزیز من خیلی سعی میکنم که خودم خودمو خوشال کنم یا برای خودم زندگی کنم یجورایی و انقدر ب همسرم وابسته نباشم اما واقعا گاهی فکر میکنم دارم نقش بازی میکنم و خودم نیستم من دام میخاد اعتراض کنم دلم میخاد بهش بگم ازین وضعیت راضی نیستم اما هی خودمو نگه میدارم چون اون ازین حرفا متنفره یجورایی فکر میکنم ک داره غرورم میشکنه میدونم الان میاین میگین که برو باشگاه برو فلان جا من همه جا میرم و همت کارم میکنم اما در نهایت فقط با بودن در کنار شوهرم ارامش پیدا میکنم و اون هم میگه نخاه ب زور پیشت باشم باهات بیام بیرون حوصله ندارم فلانم بیسارم😞😞😔
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
یه مشت بی لیاقت بچه ننه شدن شوهرمون ( به کسی برنخوره شوهر خودمو میگم) ااااااااه گندتون بزنن هفته پیش جلو من اخر شب زنگ زده به دوستش که پاشید با زنت بیایین اینجا دور هم باشیم شب نشینی ما هم میخواهیم فیلم ببینیم یه نگاهش کردم گفتم ها؟؟؟؟؟؟؟؟ چرا الان این کارو کردی؟؟؟ میگه اون که نمیاد یه تعارف زدم فقط نشون به اون نشون که طرف اومد تا ۵ صبح هم پلاس بودن،منم صبح پاشدم یه نگاه به خونه انداختم دیدم گند گرفته گفتم م.ه من کلفتشم، عیاشی دوستاشو من جمع کنم گزاشتم رفتم سر کار عوضی
مثل منی پس منم خیلی وابستش بودم کلا همه جا میرفتم فکرو ذکرم آقا بود الان خیلی بهتر شدم جوری که 5ماه به دلیل کاری کلا ندیدمشم قیافش داشت یادم میرف الان بهتر شدم
منم دوشنبه نوبت دارم ساعت یازده 😔😔😔 میدونی من نمیدونم چکاری درسته واقعا بهش بی محلی کنم میزاره می ...
من که امروز تصمیم گرفتم بچسبم به کارم و پول درآوردن اصلا دیگه دلم نمیخواد خانوادشو ببینم به هیچ عنوان کلا هم روزه سکوت میگیرم باهاش بره تو خماری خودش ببینم کی میخواد تموم کنه این وضعیت مصخرف رو