دو سال از ازدواجم میگذره سر دو سال زندگیم پاچید. همش با خودم میگم مستحق این همه بدی نیستم چرا دو ساله خون به جیگرم کردن. حس میکنم خدایی وجود نداره تا به سزای عملشون برسن
منم فقط میخام بمیرم راحت شم، خدایا یا منو بکش یا تقاص کارای مادرشوهرمو ازش بگیر همین امروز من دیگه خستم
هی خدا 😔
زیارت عاشورا با دعای علقمه رو بخون ۴۰ روز
انقد دلم دردودل میخواد از همه چی خسته شدم
چرا مادرا انقدر آتیش میندازن به زندگی بچه هاشون؟؟
منم ۱۰ روز دیگه دومین سالگرد ازدواجمه ولی تو این دوسال انقدر خون به دلم کردن که یه حجم بزرگی از نفرت تو دلمه، منی که میگفتم هرچقدرم بقیه بد باشن ما باید مهربونی کنیم!!!
اخی خدا کمکتون کنه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
41 ثانیه پیش
44 ثانیه پیش
46 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
