تو توی غربت احساس تنهایی میکنی،من بین خانواده هامون احساس تنهایی میکنم.دلم یک مسافرت میخواد یک ارامش یک اسایش خسته شدم از همه چی،سرکوچکترین چیز عصبی میشم.
چون خیلی داره بهت فشار میاد اگه خواستی واسه خودت دوست پیدا کنی احساسی برخورد نکنی و خوب بشناسیش
چرا فکر میکنی تنهایی؟
این همه آدم تو این شهر هست یعنی ی دوست نمیتونی داشته باشی؟
کلاس ورزش نمیتونی بری؟
چرا آخر هفته با شوهرت برنامه تفریحی نمیذاری؟
برو تئاتر موزه سینما رستوران
حتما باید با فامیل شوهر بگردی؟
برای زندگی مشترکت انرژی بذار سوپرایزش کن لباس خوب بپوش با دوستای مشترکتون بیرون برید
الان فصل گلاب گیری با هم برید کاشان
موسقی گوش بده
خودت باید زندگیتو شاد کنی
شادی سراغت نمیاد
اتفاقا خونه بابام کاشانه امشب یا فردا میرم ی مدت باشگاه میرفتم خیلی خوب بود بازم باید ادامش بدم پاییز باید برم دانشگاه بخدا هرچققققدر ک ب شوهرم میگم منو ببر پارک یا سینما یا دونفری بریم مسافرت نمیاد چه برنامه ای باهش بچینم آخه فقط تصمیم دارم خودم شاد باشم و با خودم بهم خوش بگذره برم کاشان و بیام بعد ماه رمضان میرم کلاس شنا گواهی نامه رانندگیمو نیمه کاره ول کردم اونم باید برم گواهیناممو هم باید بگیرم و....
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
