خلاصه مثلا ۱ سال با مادرم رفتیم که به جفتمون محل نذاشت و بعد اون دیگه مامانم گفت من نمیام و بهونه جور میکرد
منم ۲ سال تنها رفتم
مثلا هر کی میومد این پامیشد میرفت دم در خوشامد میگفت
من که در میزدم اصلا دم در نمیومد من میرفتم تو سلام میکردم
یه بار رفتم تو آشپزخونه سلام دادم روشو برگردوند دوباره سلام دادم باز رفت اونور دیگه آخر خواهرشوهرم گفت ببین نسیم داره سلام میده حالا مثلا من اونجا مهمان بودم