ایشالا همیشه سلامت باشید با نوزاد عزیزت.
ما رفتیم شمال به اصرار شوهرم و همکاراش تصادف کردیم قفسه سینم شکست و پشتم و دخترم رفت آی سی یو سرش خون لخته شده بود خدا رحم کرد
یکسال نمیتونستم بخوابم دراز بکشم به بچم شیر بدم خدا هیچ وقت اونروزارو برنگردونه و هیچ کس تجربش نکنه
از مادری لذت نبردم بچم دست دیگران بود همش چشمم به دست دیگران و کمکشون
قبلش به چله اعتقاد نداشتم ولی دیگه معتقد شدم